مبانی نظری ها و پیشینه تحقیق ها

مبانی نظری ها و پیشینه تحقیق ها, پیشینه تحقیق, پیشینه پژوهش, فصل دوم پایان نامه,پاورپوینت,پایان نامه

مبانی نظری ها و پیشینه تحقیق ها

مبانی نظری ها و پیشینه تحقیق ها, پیشینه تحقیق, پیشینه پژوهش, فصل دوم پایان نامه,پاورپوینت,پایان نامه

بررسی معماری پلها

یکی از مهمترین مسائلی که در هنگام احداث پل و سد، مهندسان همواره با آن روبرو بوده اند پی کنی یا شالوده ریزی پایه های پل است به خصوص هنگامی که رودخانه مورد نظر، پر آب عمیق و یا عریض بوده اند به همین جهت شرایط پی ریزی پلها کاملا” متفاوت بوده و برای این منظور از راههای مختلف سود می جسته اند الف ـ گاه در طول رودخانه محلهایی وجود دارد که بستر عریض و
دسته بندی معماری
فرمت فایل doc
حجم فایل 28 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 56
بررسی معماری پلها

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

پی سازی یا شالوده ریزی :

یکی از مهمترین مسائلی که در هنگام احداث پل و سد، مهندسان همواره با آن روبرو بوده اند پی کنی یا شالوده ریزی پایه های پل است به خصوص هنگامی که رودخانه مورد نظر، پر آب عمیق و یا عریض بوده اند. به همین جهت شرایط پی ریزی پلها کاملا” متفاوت بوده و برای این منظور از راههای مختلف سود می جسته اند:

الف ـ گاه در طول رودخانه محلهایی وجود دارد که بستر عریض و جریان آب در آن غالبا” آرام است و عبور از آن در غیر مواقع سیلابی به وسیله اسب، شتر و قاطر امکان پذیر می باشد. این محلها اصطلاحا” به گدار معروف هستند به هنگام ساختن شهراههائی که به رودخانه منتهی می شد حتی الامکان سعی می شد که از محل این گدارها برای احداث پل استفاده شود. در صورتی که در هنگام تابستان بستر آن خشک می شد، بیشتر مشکلات حل گردیده و پی کنی به صورت معمول انجام می گرفت اما اگر در این فصل نیز رودخانه دارای آب جاری بود، در مواقع کم آبی با حفر کانال انحرافی مسیر رودخانه را منحرف کرده سپس در محل تعیین شده بر روی مسیر طبیعی پایه پل را بنا نهاده، آن گاه مسیر رودخانه را منحرف کرده سپس در محل تعیین شده بر روی مسیر طبیعی خود را می پیمود و هم از نظر سهولت این کار ترجیح داده می شد. در صورتی که در غرب برای ساختن پل برعکس ایران کانالی انحرافی ساخته و بر روی آن پل را احداث کرده سپس رودخانه را از مسیر طبیعی به کانال جدید التاسیس هدایت می کردند.

(( قدیمی ترین پلی که بدین طریق ساخته شد پل شهر بابل بر روی رودخانه فرات بود که توسط نیتوگریس دومین ملکه آشور احداث گردی همان طور که در بخش تاریخچه اشاره شد وی دستور داد تا دریاچه ای حفر و آب فرات را بر آن راهنمائی کرده پس از خشک شدن بستر اصلی پایه های پل بزرگ آن را بنا نهاده و با پر شده دریاچه و {احداث پل } آب فرات را به مسیر برگرداندند))

در رابطه با پی سازی پل بند شادروان ئر شوشتر نیز از طریق فوق استفاده شده است دهخدا در لغت نامه خود توضیحی شنیدنی دارد:

(( قیصر مهندسین و معماران،از روم و فرنگ بارز و اموال بسیار طلبیده اولا” از زیر کوهی که بقعه سید محمد گیاهخوار در آن است و آب رودخانه از زیر آن کوه به طرف مغرب شهر جاری بود رخنه کردند که آب را به طرف جنوب ببرند. از زیر آن کوه تا بند قیصر که دوازده فرسخ مسافت است بر بدنه و آب بدان طرف سر دادند و نوره و گچ را به شیر گوسفند خمیر کردند و سنگهای بزرگ با علم جراثقال به کار بردند و هر دو سنگ را با طوق آهن به هم بستند و از دهنه مافاریان تا زیر پل را به یک تراز فرش کردند. و با سرب آب کرده رخنه های سنگ را مسدود کردند و به عرض رودخانه شادروانی ساخته پل عظیمی برای سهولت عبور و مرور با کمال استحکام ساختند و آن رخنه هائی که از زیر بقعه سید محمد گیاه خوار کرده بودند از همان نوره و سرب آب کرده مسدود کردند تا شادروان و بند میزان تمام شد آن گاه آبرا به مجرای مطلوب جاری کردند....))

در کتاب فارس نامه ابن بلخی در مورد رحداث پل بند امیر چنین آمده است:

(( قبل از ساختن بند،آب را از دو جناح رودخانه منحرف نموده سپس بستر رودخانه را در محل بند امیر، با قطعات بزرگ سنگ و ملاط ساروج سنگفرش کرده آن گاه بند را روی این رادیه سنگی بنا نهادند))

علاوه بر روش فوق مساله پی سازی با بکار رفتن ابداعات و ابتکارات شگفت انگیزی نیز همراه بوده که به نمونه ای از آن اشاره می شود :

(( گویند که هنگام ساختن پلی در دربند قفقاز ( باب الابواب پیش و ماخاچ قلعه امروز) چون زورشان به آب روان رودخانه نمی رسید و نمی توانستند انرژی آن را مهار کنند،پایه پل را به این ترتیب ساخته اند، پ/ستهای چهار پایان درشت ماند گاو و شتر و دراز گوش را پر از باد کرده اند و روی پوستهای باد شده بت تیر و تخته، چوب بست ساخته و پوستهای پر از باد را زیر آن بسته اند چوب بست را به آب انداخته اند و ان را در جای پایه پل برده، از کنار رودخانه مهار کرده اند تا اب روان آن را جابجا نکند و روی چوب بست شناور پایه پل را ساخته اند. با سنگین شدن، چوب بست کم کم در آب فرو رفته است و از کنار رودخانه هم رسنهای مهار کننده را شل کرده اند تا پوستهای باد شده در کف رودخانه می نشسته است. پایه پل را تا اندازه ای که نیاز داشته اند از سطح آب بالا آورده اند سپس آب بازان را به آب فرستاده اند که پوستها را سوراخ کنند تا بادشان بیرون رود و چوب بست در کف رودخانه جا بیفتد. این روش قدیمی یک جور پی سازی با هوای فشرده است )).

طریقه دیگر شالوده ریزی بدین صورت بود که تعدادی چاه به تناوب در بستر رودخانه در محل مورد نظر حفر، و گوم گذاری می نمودند و سپس داخل چاهها را با شفته آهک و ساروج پر می کردند طرز حفر چاهها بدین نحو که گومی را در بستر رودخانه قرار می دادند و شن و گل و لای را از داخل آن خارج می کردند گوم به تدریج در اثر وزن خود نشست می کرد و دو مرتبه گوم دیگری بر روی آن می گذاردند و تا عمق مورد نظر عمل گوم گذاری را ادامه می دادند این چاهها در حکم پی هائی می شدند که پل بر روی آن ساخته می شد. گویند که پی های سی و سه پل و پل مارنان اصفهان را به ترتیب فوق ساخته اند.

گاه این گومها چوبی بودند بدین صورت که ابتدا یک سر تیرهای چوبی را تیز می کردند. این تیرها که اصطلاحا” شمع نامیده می شد در کف رودخانه با تخته کوبی آنها را به هم متصل می کردند و سپس درزهای موجود را با گل و لای و در برخی موارد با قیر می گرفتند و آب داخل آن را تخلیه کرده و پایه ها را با استفاده از قلوه سنگ با نمای سنگ تراش ساخته بالا می آوردند.

گاهی در مقابل گدارها ارتفاعات بلند و موانع دیگری قرار داشت که مشکلی جهت عبور سپاه و یا کاروان های تجارتی یا سوق الجیشی پیش بینی می شد که از نظر وقت و هزینه و کیفیت کار مقرون به صرفه باشد.

ب ـ در پاره ای از موارد انتخاب جایی که جنس بستر رودخانه سنگی و یا صخره ای، و دهانه آن نیز تنگ بود احداث پل چه از نظر وقت مقرون به صرفه بود و علاوه بر آن کیفیت عملکرد آن نیز بسیار خوب و موفقیت آمیز به نظر می رسید. وجود آثار پایه های دهها پل، پس از گذشت قرنها و تحمل سوانح طبیعی، گواه بر حقیقت این مدعاست.

ج ـ بهره گیری از پایه پلهای قدیمی که به صورت نیمه مخروبه در آمده بودند نیز به میزان قابل توجهی در احداث پلها صورت می گرفت.این بازسازیها را که اغلب در قرون اولیه اسلامی انجام می شد، امروزه می توان در پلهای مناطق غربی ایران مشاهده کرد. حسن استفاده از این پایه ها صرفه جویی در وقت و هزینه عظیم آن بوده است.

بستر سازی :

در دومین مرحله پس از پی سازی، مسئله مهم دیگر یعنی استحکام بخشی بستر رودخانه در اطراف پی ها و پایه های پل مطرح می شد. مهندسین و معمارانی که با دید وسیعتری به چگونگی استحکام بیشتر پل می نگریستند به این امر مهم دقت زیادتری مبذول می داشتند، بدین طریق که در زیر بعضی از پلها، کف رودخانه را، موافق جریان آب. شیب بسیار ملایمی داده و با سنگ، بستر رودخانه را سنگ فرش می کردند. این دو مساله از دو جهت قابل اهمیت بود.

1- جریان آب به سهولت انجام می گرفت و به علت وجود شیب ملایم، گل و لای و ماسه ها با سرعت مطلوب از زیر پل عبور کرده و از ته نشین شدن این رسوبات در پایه های پل جلوگیری می شد.

2- از شستن بستر رودخانه در زیر طاق چشمه های پل، و در نتیجه ضربه پذیری پایه ها پیش گیری به عمل می آمد. جالب ترین نمونه بستر سازی را می توان در پل شادروان دید. در این مورد آمده است:

(( 0000 از دهنه مافاریان تا زیر پل را به یک تراز فرش کردند و با سرب آب کرده رخنه های سنگها را مسدود کردند0000))

در پل چم نمشت، پل دزفول و بعضی دیگر از پلهای ساسانی و برخی از پلهای دوران اسلامی نمونه هائی از بستر سازی دیده می شود.

مهندسین و معماران پل الله وردیخان با سنگ فرش کردن پای پل سعی کرده اند که عملیات تخریبی آب را در زیر دست پل حتی المقدور از پی ها دور سازند.

پایه ها :

با بررسی ویرانه های به جای مانده از قدیمی ترین دوران پل سازی یعنی دوره هخامنشی، در می یابیم که پل سازی پیشینیان با آن که در عهد خود یکی از شاهکارها بوده ولی به علت عمیق بودن وسط برخی از رودخانه ها و عدم وجود اسباب و ابزار پی کنی و در نتیجه عدم رعایت نکات فنی و عمق نامناسب پی های قسمت میان پل،پایه ها نیز به تدریج در اثر شسته شدن ویران شده اند. متاسفانه بر اثر مرور زمان و تاثیر عوامل طبیعی مانند باد، آب، گرما و سرما وعدم مقاومت مصالح مصرفی در پایه ها، از پلهای این دوره آپار کمی به جای مانده و تنها بر گذرگاه بعضی از رودخانه ها و در مسیر شاهراه هائی معدود، آثاری از پیکرهای ویران پایه های مربع شکل این پل از سنگ تراش استفاده شده است.

در دوره ساسانی پایه ها شکل تکامل یافتهتری به خود گرفت و از وسعت بیشتری برخوردار شد. البته باید خاطر نشان ساخت،یکی از مسائل اصلی که از فرم هندسی طاقها به خصوص قوسهای بیضی سکل ناشی شده و در رفتار مکانیکی آهنا تاثیر دارد، نیروی رانشی طاقهاست که می بایستی به کمک تکیه گاه و دیوارهای قطور و ضخیم خنثی شود. خنثی کردن این رانش،که ضامن حفظ تعادل قوسها و عامل مهم جلوگیری از خراب شدن آن نیز به شمار می آمد، با احداث پایه های ضخیم و مصالح محکم و مقاوم امکان پذیر بود. به طوری که نیروی مایل قوسها در ضخامت آن قرار می گرفت و بر اساس همین قاعده است که پایه های پلها در عهد ساسانی دارای مقطع مستطیل شکل و دارای ابعاد بزرگتری می باشند. در وهله اول این توهم پیش می آید که این ابعاد بیش از آن چه ضرورت داشته باشد بزرگبنا شده ولیکن اگر فشار و ضربات آب رودخانه را در هنگام طغیان و سیلابی شدن آن در نظر بگیریم و به نیروی رانشی طاقهایی که به قول برخی از مورخین پاره ای از آنها به اندازه ایست که اسب سوار یا شتر سواری با در دست داشتن علم و یا نیزه ای به آسانی از میان آن می گذشته، نیز توجه داشته باشیم به اهمیت این طراحی بیشتر پی می بریم.

در مواقعی که تکیه گاه و پایه از سنگ طبیعی تشکیل شده و یا طاقها بر روی صخره ای طبیعی قرار گیرند که در مقابل فشار وارده مقاومت کفی داشته باشند مسئله جذب رانشها به خودی خود حل می شود. مانند پل سامان در چهار محال بختیاری و پل انبوه در منطقه رودبار قزوین. در رابطه با خنثی سازی رانش متاثر از وجود طاق ها اشاراتی شد لیکن عوامل مهم دیگری نیز وجود دارند که به نوبه خود آن را مورد بررسی قرار خواهیم داد این عوامل عبارتند از :

1- موج شکن یا آب بر :

در اکثر پایه های پلها چه در خلاف جریان آب و چه موافق آن پیش آمدگی مثلثی شکل یا نیم دایره ساخته می شد که اصطلاحا” به آن موج شکن و یا آب بر می گویند. مزایای وجود این آب برها به این شرح است:

الف ـ در مواقع و فصولی که آب رودخانه هاطغیان کرده و با فشار و هیبت سر سام آور خود پایه های مزبور را مورد حمله قرار می دهند، این موج شکن ها علاوه بر نقش استحکاماتی که بر عهده آنهاست فشار ضربات آب را به حداقل رسانده و آن را با روحیه ملایمتر جهت موافق خود روانه می سازند. ناگفته نماند که آب برهای مثلثی و نوک تیز در پلهایی به کار می رود که بر روی رودخانه هایی با جریان تند ویا مسیلهایی طغیانی ساخته می شد و اب برهای نیم دایره در پلهای رودخانه با جریان مآیم و آرام مشاهده می گردد. این نوع آب برها علاوه بر هدایت مناسب آب از لحاظ مکانیکی و مهندسی نیز در دوام پل تاثیر زیادی دارد.لازم به ذکر است که آب برهای نیم دایره بیشتر در دوران اسلامی در پلها به کار می رفت. البته در مواردی نیز ان آب برها با مقطعی چند ضلعی نیز دیده شده اند.

ج ـ خاصیت دیگر آب برها جلوگیری از رسوب ماسه هایی است که همواره جریان سیلابی رودخانه با خود می آورد بدین ترتیب که نوک تیز آب بر،آب را به دو قسمت تقسیم می کند و در نتیجه جریان آب به خاطر برخورد، با مانع، فشار آب را به دو طرف احاله داده و از آن جا که سطح برخورد ماسه با پایه ها بسیار کم است، ماسه همراه با جریان دو طرف آب برها از زیر پل عبور می کند.

طاق دهانه ها:

تحقیق و تتبع در تاریخچه و تکامل قوس دهانه پلها با طرحهای گوناگون و فرمهای مختلفش مستلزم طلب فرصت زیادی است که در این مختصر، مجال بررسی و غور تفضیلی آن نیست فقط اشاره ای کوتاه به قدمت، شکل و فرم طرز اجرای آن کافی به نظر می رسد و جهت مزید اطلاعات به منابع مهم دیگر احاله می گردد.

هر چند از دوره هخامنشی و اشکانی پل سلمی باقی نمانده ویا به علت بازسازی و باز پیرائی پلهای این دوران، در عهد ساسانی و یا به علت گستردگی وجود پلهای دوره ساسانی، از چگونگی و فرم طاقهای پلهای این دوران جز در موارد استثنا اطلاع دقیقی در دست نیست ولی بدون تردید قوسهائی که در این دوران بکار رفته در دوره ساسانی به حد تکامل خود رسیده است.

با بررسی دهانه در پلهای بجای مانده از دوران ساسانی توفیق معماران آن عصر در احداث طاقهای هلالی مرتفع به خصوص پو.شش دهانه های بزرگ آن هم با مصالح سخت عملا” روشن می شود. هرچند از دوران قبل از اسلامی طاق جناغی را در پل بند درودزن می توان دید که متحمل است از آثار دوران اسلامی باشد معذالک اکثر پلهای این دوران طاقهائی به فرم بیز یا هلوچین بوده اند.لیکن در دوران اولیه اسلامی به تدریج طاقهای تیزه دار یا جناغی به صور مختلفش برای ساخت طاقها برگزیده شد و تا قرن دهم به همان فرم اصیلش اجرا شد لیکن در دوره صفوی فرم طاق دهانه های پل به خیز کمتری تمایل پیدا کرد و پنج اوهفت معمولی یا متوسط که به نام شاه عباس به طاق شاه عباسی مشهور است رواج یافت و در دوره قاجاریه نیز فرمهای مزبور ادامه پیدا کرد.

در اواخر دوره قاجاریه و قرن اخیر که جاده سازی به معنای وسیعتر شروع شد، خواه نا خواه پای مهندسین و شرکتهای ساختمانی خارجی در کشور باز شد و تحصیل کردگان معماری در خارج از کشور نیز در امر پل سازی تاثیر گذاشت و معماری مدرن جای معماری سنتی را گرفت. طاق زنی تابع محاسبات فنی دقیق قرار گرفته و پلها با طاقهای نیم دایره، تخت و یا طاق معلق احداث شدند.

بدون تردید نه تنها آب و هوا و اقلیم، عرض رود، کم آبی و پر آبی رود بلکهمیزان مهارت معماران در پی سازی، اندازه دهانه ها و قطر پایه ها و همه و همه در شکل فرم طاقها تاثیر می گذاشت. بدین ترتیب که همگام احداث بر روی رودخانه های پر آب، سعی بر این بود که برای احتراز از تعدد پایه های احداثی از چشمه های کمتر ولی با دهانه های وسیعتر و خیز بیشتر استفاده شود. در پلهای تمیجان، نیاکوو لاهیجان، طاق چشمه های بزرگتر بالا تر آمده و در نتیجه تیزه قوسها نمایان تر شده و این امر دلیلی بر رعایت فن آوری و محاسبات دقیقی بوده که فشار وارده بر سطح جانبی چشمه ها را تقسیم نماید. در این صورت اغلب، سطح پل به علت وجود تیزه طاق که در سطح بالاتر از ساحل دارای شیب است. این نوع پلها در نواحی پر آب مانند مازندران و گیلان بیشتر دیده می شوندویکی دیگر از اهداف کاربری این گونه طاقها. عبور قایقهای حامل کالاها و مواد غذایی از شهری به شهر و روستاهای مجاور بوده است. به این گونه پلها به علت زیاد بودن افرازشان مرغانه پرد نیز گفته می شد. مانند پل خشتی لنگرود.

هنگامی که دو ساحل در محاذی هم قرار داشته و یا به اصطلاح هم سطح باشند مسئلا تقارن در چشمه ها به عنوان یکی از مسائل مهم مورد توجه قرار می گرفت اما در جایی که دو ساحل رودخانه در یک سطح نبوده و یک ساحل نسبت به ساحل دیگر پست تر باشد به تبع آن،چشمه های نزدیک ساحل مرتفع تر،بزرگتر و اندازه افرازشان زیادتر است سایر چشمه ها به ترتیب کوچکتر می شوند تا محاذی ساحل پست قرار گیرند. در پاره ای مواقع به علت استقرار پایه بر صخره های طبیعی رودخانه که در یک سطح نیستند پایه ها و چشمه ها با ابعاد نا مساوی و غیر مشابه ساخته می شوند به همین جهت در طول پل،انحنا کاکلات مشهور است. در این صورت قرینه سازی نیز به خود خود منتفی می شود.

فرم طاقها در دهانه پلها :

به رغم این که در معمعاری ایران از انواع طاقها و قوسهای مختلف استفاده می شد لیکن در پلها فقط تعداد کمی از انواع طاقها کاربری داشت که به اختصار به شرح آن می پردازیم :

1- طاق هلوچین یابیز :

هرچنداکثر طاقهای پلهلی قبل از اسلام را طاق هلوچین تشکیل می داد لیکن در دوران اسلامی نیز در پاره ای موارد مورد استفاده قرار می گرفته است.

طاق هلوچین به صورت بیضی است که به صورت تند،کند و کفته اجرا می گردد.

الف ـ هلوچین تند :

این فرم به علت داشتن خیز کافی از استحام قابل توجهی برخوردار بود، در دهانه های بزرگ به کار می رفت.بهترین فرم هلوچین نتد را می توان در طاق چشمه بزرگ پل ساسانی رودخانه زاب کوچک در ناحیه سردشت مشاهده کرد.

ب ـ هلوچین کند :

طاق هلوچین کنددر دهانه های بزرگ قدرت ایستانی کافی ندارد لذا در دهانه های کوچک به کار می رود. فرم این نوع طاق بیضی نزدیک به دایره است ولی در نظر به صورت دایره جلوه می نماید. مانند طاق دهانه بزرگ پل بیستون.

ج ـ هلوچین کفته :

شامل انواع بیضی های خوابیده است که به علت نداشتن استحکام کافی در دهانه های بسیار کوچک به کار می رود. در پل ضیا آباد از طلق هلوچین کفته شده است.

2- طاقهای تیزه دار :

3- همان گونه که از نامش پیداست دارای راس تیز است و از تقطع دو قوس منحنی ایجاد می شود و دارای انواع مختلف می باشد :

الف ـ طاق پنج او هفت :

این طلق که دارای قاعده ای دقیق و حساب شده است که درآن اصول ریاضی به حد کمال رعایت شده و چنان شهرتی پیدا کرده که اکثر قوسهای تیزه دار ایرانی را جناغی می گویند. این نوع طاقها به سه دسته تند و کند وکفته تقسیم می شود.

ب ـ طاق پنج او هفت تند :

این نوع قوس به خوبی باربر است و در دهانه های بیشتر از چهار گز (04/1 متر = گز ) و کمتر از 16 گز استفاده می شود. مانند پل تمیجان رودسر و پل تجن گوگه لاهیجان.

ج ـ طاق پنج هفت او کند :

با توجه به خیز فوق العاده کم آن، در دهانه های وسیع قابلیت باربری ندارد و در بعضی نقاط که معماران از مهارت کافی برخوردار بوده و از مصالح خوب نیز بهره برده اند از پنج هفت او کند در دهانه های 3 الی 4 گز نیز استفاده کرده اند.مانند دهانه میانی پل لوشان.

د ـ پنج هفت او کفته :

معمولا” قدرت بار بری زیاد ندارد و در دهانه های تا 5/1 متر به کار می رود و در هر حال اجرای آن نیاز به مهارت کافی و مصالح خوب دارد. مانند دهانه های کوچک پل کوچه تویسرکان و دهانه پل لوشان و پل سامیان.

1- طاق چمانه :

از جمله مقاوم ترین طاقهای باربر است که در دهانه های وسیع به کار می رود. در فرم چمانه نسبت افراز به دهانه زیاد می باشد. به همین علت از باربری و استحکام خوب برخوردار است. این نوع طاق را در پل خشتی لنگرود می توان مشاهدهکرد.

2- طاق چهار بخش :

این طاق که از تقاطع دو طاق گهواره ای به وجود می آید، در زمینه چهار گوش به کار می رود این نوع طاق به جای این که بر روی چهار دیوار باربر یا چهار سطح تکیه کند که بر روی چهار نقطه استوار می شود. طاق چهار بخش در احداث پلها کار برد زیادی نداشته فقط در دو پل استثنائی مانند سی و سه پل و پل خواجو اصفهان به کار رفته است.


وب هاستینگ    انجمن لینوکس ایران     انجمن هاست ایران     انجمن سرورهای مجازی

بررسی و تحلیل یک دال تعمیر شده تخت مبتنی (لکه‌گیری شده) به روش اجزاء محدود

بسیاری از سازه‌های بتن مسلح قدیمی موجود به پایان زمان سرویس دهی خود رسیده‌اند و یا حتی بیشتر از آن عمر کرده‌اند و تعداد زیادی از سازه‌های بتنی جدید نیز در معرض شرایط محیطی نامناسب قرار دارند که سبب خرابی پیش از موعد آنها در عرض 20 سال می‌گردد خرابی سازه های مبتنی به علل یک سری ‏فرآیندها مانند فرآیند الکتروشیمیایی (خوردگی فولاد آرماتور)، فرآیند فیز
دسته بندی عمران
فرمت فایل doc
حجم فایل 9 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 17
بررسی و تحلیل یک دال تعمیر شده تخت مبتنی (لکه‌گیری شده) به روش اجزاء محدود

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

مقدمه

بسیاری از سازه‌های بتن مسلح قدیمی موجود به پایان زمان سرویس دهی خود رسیده‌اند و یا حتی بیشتر از آن عمر کرده‌اند و تعداد زیادی از سازه‌های بتنی جدید نیز در معرض شرایط محیطی نامناسب قرار دارند که سبب خرابی پیش از موعد آنها در عرض 20 سال می‌گردد. خرابی سازه های مبتنی به علل یک سری ‏فرآیندها مانند: فرآیند الکتروشیمیایی (خوردگی فولاد آرماتور)، فرآیند فیزیکی (یخ زدن و ذوب شدن)، فرآیند شیمیایی (حمله عوامل شیمیایی، حمله سولفات‌ها و واکنش سنگدانه‌های قلیایی بتن) و آسیب‌های مکانیکی صورت می‌پذیرد. ( اشکال 1 الی 3)

تمامی این فرآیندها منجر به ظهور فیزیکی آثاری چون انقباض و انبساط بتن شده که نتیجه آن به صورت ترک‌ها و پکیدن (قلوه کن شدن) بتن بروز می‌نماید.

تا به حال استراتژی مقابله با مشکلات ذکر شده تعمیر و بازسازی بوده و کمتر روش جایگزینی کامل سازه بتنی مطرح بوده است.

به هر حال نه تنها کارهای تعمیراتی بتن دارای قدمت زیادی نمی‌باشد بلکه هیچ آئین‌نامه‌ای نیز برای این نوع کارها و ارائه طراحی مناسب وجود ندارد.

انتظار می‌رود اکثر سازه‌های بتنی که تعمیر شده‌اند نخواهند توانست همان سرویس دهی و عمر مناسب که در طراحی اولیه مد نظر بوده ارائه نمایند بلکه در بعضی حالات روند خرابی به علت اشکالات موجود در طرح تعمیراتی و مشخصه‌ها و نقایص کنترل کیفیت شتاب بیشتری یافته‌اند. (Emmons and Vaysburd 1996)

این خرابی‌های زودهنگام در سیستم‌های تعمیر شده بتنی اغلب به علت عدم فهم صحیح از علل مشکل می‌باشد در حالی که راه حل مشکل بر پایه علائم موجود در خرابی می‌باشد.

همانطور که توسط Emmons و Vaysburd در سال 1996 مطرح گردید یک درک درست از اندرکنش بین سیستم تعمیر شده بتنی با قسمت موجود زیر آن برای اطمینان از عملکرد بعدی سازه تعمیر شده الزامی است.

این مقاله به معرفی عوامل تاثیرگذار بر عملکرد دال‌های تخت بتنی که به روش لکه‌گیری تعمیر و اصلاح شده‌اند می‌پردازد که از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

- حالات هوازدگی در زمان سرویس‌دهی

- سازگاری رفتار ساختمان و الزامات موجود.

اهمیت عامل عدم تناسب بین مواد بکار رفته در تعمیر و سازه بتن مسلح موجود از طریق یک مطالعه تحلیلی نشان داده شده که عملکرد وصله تعمیری بتن را آشکار می‌سازد. در ادامه نتیجه‌گیری شده که روش‌های تحلیلی ابزاری بسیار موثر در انتخاب مناسب مواد برای تعمیر و تکنیک تعمیر بتن می‌باشند.

- الزامات عملکرد وصله بتنی:

الزامات عملی برای وصله‌های بتنی به عنوان یک سیستم تعمیری در دال تخت بتنی موجود در وهله اول دوام و سرویس‌دهی می‌باشند.

به اکثر الزامات سرویس‌دهی برای وصله بتنی معمولاً در الزامات مربوط به دوام اشاره شده است به استثناء الزامات سازه‌ای مانند: ارتعاش، خیز (تغییر مکان) و ... .

الزامات مربوط به دوام وصله‌ها دارای دو قسمت هستند:

اول: کاهش نرخ مکانیسم خرابی

دوم: سازگار بودن با سیستم موجود، بطوری که اندرکنش این دو قسمت منجر به آغاز مشکل دیگری برای دوام سیستم نگردد.

توجه به این نکته ضروری است که خواص مکانیکی، فیزیکی، شیمیایی و الکتروشیمیایی وصله بتنی مشابه سازه موجود بتن مسلح باشد. هر چند رسیدن به چنین شرایطی آسان نیست ولی طراحی یک سیستم تعمیراتی موثر می‌تواند با تهیه یک لیست از الزامات به ترتیب اولویت و آگاه بودن از چگونگی تاثیر آنها بر رفتار سازه تعمیر شده، تکمیل گردد.

- عوامل موثر بر عملکرد وصله بتنی:

کمبود اطلاعات جامع و راه‌حل‌های مناسب برای تعمیر بتن به عنوان عاملی برای خرابی‌های زودرس در برخی تکنیک‌های ارائه شده موجود و مواد، شناخته شده است.

بنابراین سوالات اساسی که در این رابطه مطرح است مثل عملکرد بلند مدت سیستم‌های تعمیر شده در یک محیط، با استفاده از مشخصه‌ها و استانداردهای امروز قابل پاسخگویی نیستند.

مشکلات مربوط از عدم توانایی تعیین موارد زیرناشی می‌شوند:

1- خواص محیط به اضافه بارهای اعمالی.

2- خواص بتن مسلح لایه زیری.

3- خواص مواد تعمیری.

اندرکنش وصله بتنی با محیط اطراف سازه‌ای که تعمیر گردیده اهمیت دارد چرا که برای تخمین عملکرد آن لازم می‌باشد.

شرایط هوازدگی مثل محیط اطراف سازه در مقیاس وسیع بطور گسترده‌ای به عوامل زیر بستگی دارد:

1- موقعیت جغرافیایی یک سازه (دما، رطوبت نسبی، مقدار بارش باران و برف و ...)

2- توپوگرافی منطقه (جهت بادهای غالب و ...)

3- آمار انسان‌های نزدیک به سازه (تمرکز آلودگی جدی و ...)

هم چنین عواملی مثل بارهای اعمالی بر سازه نیز موثر می‌باشند.

این عوامل به راحتی قابل ارزیابی نیستند چون بطور پیوسته با زمان و موقعیت تغییر می‌یابند. هر چند تشخیص پارامترهای محیطی جهت یک طرح پایدار و با دوام کافی می‌باشد.

عملکرد سیستم تعمیر شده بتنی تقریباً بوسیله سازگاری عناصر موجود در آن سیستم کنترل می‌گردد.

سازگاری مواد در یک قطعه تعمیر شده بتن تحمل تمامی تنش‌های ناشی از تغییرات حجمی، اثرات شیمیایی و الکتروشیمیایی بدون هیچگونه عیب و نقص و خرابی را در یک محیط مشخص در طول عمر آن تضمین می‌نماید.

سازگاری مواد اصلی و موثر لزوماً با یک تناسب بین خواص مجزا میسر نمی‌گردد.

در عوض خواص مواد تعمیری می‌بایست برای لایه زیرین مناسب بوده و با محیط و عمر طراحی قطعه تعمیری تناسب داشته باشد.

مطالعات قبلی بیانگر مطالب زیر هستند:

1- مدول الاستیسته مواد تعمیری وصله‌ها در مقایسه با بتن لایه زیرین بر روی توزیع تنش در ناحیه محصور کننده وصله موثر می‌باشد. و توصیه گردیده نسبت مدول الاستیسته مواد تعمیری به لایه زیرین بین 0.75-1.25 باشد.

2- ضریب پواسون مربوط به یک ماده تعمیری وصله یک اثر مرتبه دوم می‌باشد.

3- مقاومت کششی مواد تعمیری به جهت افزایش عملکرد خستگی حائز اهمیت می‌باشد.

4- اهمیت خاصیت عدم تناسب بستگی به هندسه وصله بتنی دارد.

عملکرد وصله تعمیری بتنی به وسیله روش ساخت نیز تحت تاثیر قرار می‌گیرد همانند:

آماده سازی سطح، روش ریختن بتن و شرایط نگهداری. (1993) cle land در ارتباط با اثر وضعیت سطح و اثر آن بر مقاومت چسبندگی تحقیقاتی انجام داده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان از آن دارد که هر دو روش شن‌پاشی و شستشو با آب تحت فشار موثر بوده و اثر نوع بافت رویه بتن بر روی مقاومت چسبندگی وصله زیاد حائز اهمیت نمی‌باشد.

(1993) Hutchinson در مورد مکانیسم عملکرد چسبیدن مواد تعمیری وصله و بتن رویه تحقیقاتی به انجام رسانده، نتایج تحقیقات وی نشان می‌دهد که در صورت شستشو با آب تحت فشار، بیشترین مقاومت چسبندگی را خواهیم داشت، چرا که در این حالت زبری‌های درشت در سطح بوجود آمده که عاری از گرد و غبار بوده و هم چنین سطح دارای رطوبت مناسب می‌باشد.

اهمیت عدم چسبندگی موضعی در فصل مشترک بین مواد تعمیری وصله و لایه زیرین بتن طی یک تحقیق تحلیلی توسط chidiac (1997) بررسی گردیده است.

نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر این مطلب است که چسبندگی ضعیف وصله همان مقدار بحرانی است که عدم تناسب خواص دارای اهمیت است.

نحوه ریختن (اجراء) و شرایط نگهداری مواد تعمیری عوامل مهمی هستند که برای کنترل خواص فیزیکی و مکانیکی موثر می‌باشند. تحقیقات Dhir نشان می‌دهد که نحوه اجراء و شرایط نگهداری بر روی سازه حفره‌دار در هسته بتن تاثیر می‌گذارند. نتایج آزمایشگاهی chidiac بیانگر این هستند که سطح ارتعاش و نوع شکل دارای اثر مستقیم بر روی کیفیت پوشش بتن دارند. این عوامل منجر به عدم تناسب بیشتر در خواص وصله تعمیری بتن می‌گردند.

(1993) cairns تغییرات به وجود آمده در رفتار سازه‌‌ای اعضای بتن مسلح را در اثر هوازدگی در مواد تسلیح کننده آن به هنگام تعمیر از روشهای آزمایشگاهی و تحلیلی بررسی نمود. این مطالعه نشان می‌دهد که یک مدل قابل توسعه به تحقیقات روی طول آرماتور می‌باشد که می‌تواند بدون هیچ زیانی در ظرفیت سازه‌ای عضو نشان داده شود و همینطور مدل‌های تحلیلی مشابه می‌تواند برای تخمین ظرفیت باقی مانده دال‌های بتن مسلح آسیب دیده به علت خوردگی، ضربه و ... مورد استفاده قرار گیرد. (1992 Eyre)

- تحلیل وصله‌های بتنی در یک دال تخت بتنی:

برای نشان دادن اهمیت عواملی همچون شرایط هوازدگی، سازگاری سیستم و خواص خمشی از سه حالت مطالعاتی استفاده شده است و در آنها عملکرد سیستم تعمیرشده ارزیابی می‌گردد.


وب هاستینگ    انجمن لینوکس ایران     انجمن هاست ایران     انجمن سرورهای مجازی

بررسی معماری ایران در دوره سلجوقی

معماری سلجوقی موقر و نیرومند و دارای ساختاری بغرنج بود ولی اینهمه نه ناگهانی بودند و نه تصادفی، بلکه تجلی متعالی یک رستاخیز ایرانی بود که در اوایل سده دهم با سامانیان آغاز شد این رستاخیز در زمان سلجوقیان به اوج خود سید، چون هرچند ایجاد آثار هنری پس از سده دوازدهم نیز ادامه یافت، الخطاطی مشهود در نیروی خلاق پدیدار گردید این مساله اغلب وقتی صادق است
دسته بندی معماری
فرمت فایل doc
حجم فایل 39 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 62
بررسی معماری ایران در دوره سلجوقی

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

سلجوقیان: ساختمان مظهر زیبایی

معماری سلجوقی موقر و نیرومند و دارای ساختاری بغرنج بود. ولی اینهمه نه ناگهانی بودند و نه تصادفی، بلکه تجلی متعالی یک رستاخیز ایرانی بود که در اوایل سده دهم با سامانیان آغاز شد. این رستاخیز در زمان سلجوقیان به اوج خود سید، چون هرچند ایجاد آثار هنری پس از سده دوازدهم نیز ادامه یافت، الخطاطی مشهود در نیروی خلاق پدیدار گردید. این مساله اغلب وقتی صادق است که نیروی جنبش یک عصر بزرگ به نهایت می رسد و گرایش به ایجاد بناهای تاریخی و کارهای پهلوانی جای خود را به داستانسرایی و یادآوری گذشتگان می دهد.


زمینه فرهنگی

ایران علاوه بر منابع دایمی خود مقدار زیادی از ثروت اقتصادی و معنوی قلمرو و عباسیان برخوردار بود که در اواسط سده هشتم در تحت تسلط ایرانیان در بغداد ایجاد شد. انگیزه های خلاق جامعه های متفاوت و غالباً رقیب، پیوسته حیات فرهنگی و تفکر اسلامی را گسترده و تقویت می کرد و محتوی غنی تر و سرمشقهای تازه‌تر زیباشناختی و معنوی فراهم می ساخت. مهمترین آنها تناسب سازی و حفظ فرهنگ یونانی بود. علم و حکمت یونانی، از طریق ترجمه های سازمان یافته با سرمایه مامون عباسی (813-833) در ایران شناخته شد. و در آنجا هم درست مانند پیدایش رستاخیز در اروپا، تاثیری قاطع داشت. آثار جالینوس، افلاطون و ارسطو به وسیله همه رهبران فکری ایران با پیگیری مطالعه شد. به علاوه، خلفای عباسی علاقه عمیقی به معارفدر جدی ترین شکل آن داشتند. (اطلبوالعلم ولو بالعین) سفارش پیامبر اسلام بود و بعد از عبادت، کسب معرفت مقدسترین کار تلقی می شد، که حتی برایمان بی دلیل ترجیح داشت.

منصور عباسی (754-75) در تشویق علوم شرکت جست و حمایتش از شعرا و فضلا پیدایش گروههایی برای مباحثات جدی را معمول ساخت. چنین تاسیساتی با علاقه مورد پذیرش قرار گرفت و راه موثری برای ایجاد و ترویج فرهنگ تازه شد. در سراسر اعصار اولیه اسلامی، با اینکه نبوغ ایرانی برای اداره امپراطوری اسلامی اهمیت اساسی داشت، شخصیت ملی خود ایران سترون و افسرده مانده بود. ولی در اثنای سده دهم ایران، شاعران، حکما، ریاضی دانان، منجمان، طبیعی دانان، مورخان، جغرافیدانان و لغت نویسان برجسته ای پرورد، که اغلب درخشان و بسیاری شان دارای اعتباری بی‌همتا بودند و و همه با اصالت، شجاعت و ظرفیت فرهنگی فراوان، عصر ساسانی علی رغم کشمکشهای سخت و طاقت فرسا در ایران، دوران ادب و تمدن بود. بی‌شک در مقام مقایسه، همان عصر در اروپا دوران تاریکی به شمار می رفت.

بی شک مهمترین عنصر در آغازگری رستاخیز ملی ایران شاهنامه فردوسی بود که در سال 1010 به اتمام رسید. این کتاب که از بزرگترین حماسه های جهان است، بلافاصله به طور دائم در دلهای مردم راه یافت. از آ‎غاز پیدایش اسلام که ایران آن را با علاقه پذیرفت، هیچ اثر هنری مستقلی را پیش از فردوسی نمی توان ذکر کرد. با اینکه عربی جایگزین فارسی شده بود، فردوسی منظومه خود را به شعر فارسی نوشت و به پاکسازی زبان از واژه های خارجی پرداخت و به آن شخصیتی تازه و نیرومند بخشید. او در تمام پنجاه هزار بیت شعرش بیش از نهصد و هشتاد و چهار عبارت عربی به کار نبرده و بقیه فارسی سره است. او نه تنها بهره گیری از زبانی نوسازی شده و با شکوه را احیاء کرد، بلکه کتابش اعتماد و میهن پرستی تازه‌ای پدید آورد. شاهنامه افتخارات گذشته ایران را بیان، سنت های آن را احیاء جشن های ملی را تجدید، احساسات ملی را تریوج و در عین حال آینده اش را پیشگوئی می کرد.

در این لحظه حساس از تاریخ ایران رسوم ملی نیروی جنبش چشمگیری یافت. فردوسی از طریق دستاورد خویش ذخایر ایران را به حرکت در آورد.م او مقام بزرگترین شاعر ایران را داراست و نه تنها در غنای فرهنگی ملتش سهیم است.

مییل فطریشان به ریاضیات و علوم طبیعی را هم تشویق کرده. به این ترتیب روح استقلال معنوی و خلاقیت در سراسر ایران نفوذ می کرد و دستاوردهای این عصر می‌توانست کشور را برای از سر گذراندن مصایبی که در راه بود رهبری کند.

فرمانروایان که در میانشان فضلا و شعرای واقعی هم بود، در حمایت از شعرا، هنرمندان و فضلا با هم رقابت می کردند. حامی علم و ادب بودن وظیفه ای شاهانه تلقی می شد و نشانه با ارزش برای احراز مقام و قبول عامه بود.

کتابخانه های عصر گویای داستان فرهنگی با مشارکت وسیع است، که در آن معرفت محترم شمرده می شد. صاحب بن عباد وزیر آل بویه کتابخانه بزرگی داشت با بیش از 000/200 مجله کتاب. هر مسجد یک مجموعه کتاب داشت و قاضیان گردآوری و حفظ آنها را تشویق می کردند. قاضی نیشابور خانه ای را همراه با کتابخانه برای استفاده خاص علمایی که از آن شهر دیدار می کردند، اختصاص داد و حتی هزینه زندگی آنها را هم تأمین می کرد. یکی از معروفترین کتابخانه ها را عضدالدوله گرد آورد. و در بنای خاصی در شیراز جای داد. تالار طاق ضربی بزرگی به اطاق های متعدد باز می شد که در آنها کتاب ها را در صندوق های مخصوصی نگهداری می‌کردند. فهرست منظمی برای آنها تنظیم شده بود. البته بقیه جهان اسلام هم در علاقه ایران به کسب معرفت سهیم بود، مثلاً ابن ندیم بغدادی از همه کتابهای شناخته شده در آن عصر اعم از اسلامی و غیر اسلامی، فهرست مفصلی تالیف کرد. این کتابخانه‌ها مورد استفاده وسیع و عاقلانه ای قرار می گرفت، درهای اغلبشان به روی همه استفاده کنندگان باز بود و تسهیلات- از جمله اعتباراتی برای قلم و کاغذ- تأمین می شد.

از این اوضاع و احوال یک عده، فضلا، علماء، طراحان و هنرمندان پدید آمدند که در بسیاری زمینه ها به کامیابی های مهمی دست یافتند. در هر دو عصر آل بویه و سلجوقی برخی از بهترین منسوجاتی بافته شد که تا کنون به دست آمده است. طرحهایی قوی و سنگین، با اصالت و برازندگی و تجسم نمایان و در عین حال فنون بافندگی بی همتا.

متخصصانی که سفالگری این عصر و بیشتر کارهای نیشابور و سمرقند را دیده اند آنها را ظریف ترین آثاری می دانند که تا کنون شناخته شده است. نیمه دوم سده نهم شاهد ظهور عده ای از دایره المعارف ها و تاریخهای عمومی، لغت نویسان و نحویانی بود که به طور جدی برای تکمیل زبان به عنوان وسیله موثلر صراحت و ارتباط کار می‌کردند و بر رونق عصر جدید طلوع معرفت می افزودند.

هر یک از شاغل علمی موجب پیدایش متفکران بزرگی شده که بسیاری شان در رشته های مختلف سرآمد بودند. رازی (ح 850-923) پزشک نامدار، چیزی فراتر از بزرگترین پزشک بالینی اسلام بود و در عین حال شیمی‌دان و فیزیک دانی بود که تاثیرش در سراسر جهان اسلام منتشر شد و در عصر رستاخیز در اروپا نمایان گشت. لایق ترین همکاران او ایرانی بودند. یکی از آنان به نام دینوری در عین حال لغت نامه نویس، مورخ، گیاهشناس و منجم بود.

در سده دهم، طبری (838-923) مولف تاریخ موسیقی ده جلدی[1] که حاوی اطلاعات تاریخی و حتی باستان شناسی با ارزشی است، یک زیج، صورالکواکب و برخی ابزارهای نجومی ابتکاری را به وجود آورد. حکما و مورخان کم آوازه‌تری هم بودند که البته آثارشان در سطح والایی قرار داشت. ریاضیات و نجوم سخت تشویق می‌شد و در یک دایره المعارف ایرانی مربوط به سال (976) به نام مفاتیح العلوم به خوبی تلخیص شده بود و علمایی در رشته های مختلف شرحهای مشترکی تحت عنوان رساله های اخوان الصفا منتشر می کرد. در نیمه اول سده یازدهم فعالیت فکری به نقطه اوج خود رسید. در میان فضلای این عصر دو تن از بزرگترین دانشمندان جهان بودند که به این عصر یک برجستگی جهانی بخشیدند این دو عبارت بودند از ابن سینا (980-1037) و بیرونی (مستوفی 1048).

شاید از این دو ابن سینا بزرگتر باشد- دارای آثار بیشتر، فراگیرتر، درخشان‌تر، جامع‌تر شخصیتی سازمان دهنده و خستگی ناپذیر بود. او ریاضیدان، منجم و شاعری مادرزاد بود که در زمینه فیزیک کارهای درخشانی کرد. و از نخستین شخصیتهای برجسته جهان در زمینه پزشکی و رشته وابسته آن داروشناسی بود. او در مقام یک مرجع استناد پزشکی در سراسر اروپا سخت مورد احترام قرار گرفت و کتابهای پزشکی‌اش تا سده هفدهم در اکسفورد و مون پلید متنهای پایه بود.

در نیمه دوم سده یازدهم عمرخیام شاعر محبوب می زیست که در عین حال فیلسوفی اصیل و ریاضیدانی بزرگ بود. او یازده نوع مختلف از معادلات در جد سوم را تشخیص داد. در سال 1074 تقویم تازه ای تنظیم کرد. با اینهمه هنوز به عنوان یک جبران برجسته شناخته می شود. یک شخصیت کاملاً متفاوت دیگر که بر همان عصر تاثیر گذاشت، (غزالی 1038-1111) بود که دارای قدرتی معنوی، احساساتی عمیق و ایثار محض بود. او در شاعری، حکمت و فقه شهرت داشت ولی بنا به عرف زمان اطلاعات مفیدی در برخی از علوم بدست آورد. و رسالاتی در باب اختر شماری و اصول اساسی نجوم نوشت. سلجوقیان که طایفه ای ترک و ایرانی بودند، به این تمدن بسیار پیشرفته وارد شدند و رهبرانشان با فرهنگ ایرانی، که به دست سامانیان و غزنویان در آسیای میانه ایجاد شده بود، تا حدی آشنایی داشتند. آنان می باید تا حدی تحت تاثیر شکوه و عظمت غزنوی قرار گرفته باشند، ولی روش زندگی سخت گیرانه‌شان و تثایر سازنده دشتهای زادگاهشان در آسیای میانه آنان را به شیوه‌ای نیرومندتر و کم بضاعت تر معتقد ساخته بود.

سلجوقیان به رهبری طغرل بیک (1031-63) در جنگ های متعدد سالهای (1037-51) ایران را گشودند. بقایای دولت آل بویه را بر انداختند. و سلسله سلطنتی مهمی تاسیس کردند که در تاریخ کمتر نظیری داشت.

آلپ ارسلان، ملکشاه، سلطان سنجر همه مردانی صمیمی و جدی بودند. که برای حکومتی توام با عزت زاده شده بودند.

معماری سلجوقی

قدرت و نجابت معماری سلجوقی بی شک به بهترین صورتی در مسجد جامع اصفهان تجلی کرده، که یکی از بزرگترین مسجدهای جهان است. اصفهان از اوایل اسلام به خاطر در مرکز قرار داشتن و زیبائی های طبیعی اش مستعد بزرگ شدن بود و ناگزیر مسجد جامعش می باید بزرگ می شد. مسجد جامع اصفهان، به عنوان یک بنای با شکوه در شهری که در اعصار کاملاً مختلف و در دوران فرمانروایان متعدد به پایتختی برگزیده شد، کاملاً سلجوقی نبود، ولی آن بخشهایی که از عصر سلجوقی است، حتی امروز هم شکوه عمده آن است. در بیت ساختمان کاملاً متمایز آن بیش از 800 سال از معماری ایران هویداست وتاریخ آن از سده یازدهم تا هجدهم را در بر می گیرد. در عمر طولانی آن بارها جنگ پیش آمده و بارها آسیب دیده و بازسازی شده و چیزی نمانده که ویران شود. با اینهمه، مسجد بر جای است و همه تریباسی کنند. آن که همگی هنوز کاملاً خوانده نشده، اطلاعات خوبی درباره شکلهای عالی آن به دست می دهد.

یک حیاط چهار ایوان (60*70متر) به وسیله رواقها و دهلیزهای روباز دو طبقه کاشیکاری یا آجر نخودی احاطه شده است. یک ایوان دراز که به ویژه کاشیکاری آراسته‌ای دارد، به یک شبستان گنبددار باز می شود که بنا بر کتیبه‌اش به زمان نظام‌الملک در آغاز پادشاهی ملکشاه (سال 1072 و تقریباً به یقین پیش از سال 1075) ساخته شده است. (شکل 105-108، 110)

ولی برخی از بناهای قدیمی تر را هنوز می توان دید و احتمال دارد که قسمت زیرین این مسجد از اواخر سده دهم باشد. این اطاق، فضادار و عالی با عظیمتی خیره کننده- گنبد عظیمی را نگهداشته، به قطر 17 متر که بر روی گوشواره های سه بره قرار دارد. (شکل آنها گسترش سبک بقعه دوازده امام یزد مربوط به عصر آل بویه است). گوشواره ها به نوبه خود بر روی پایه های قطور استوانه ای قرار گرفته که بالایشان گچ‌بری های متکائی سبک عباسی و مسلماً مربوط به زمانی پیش از ساختمان خود گنبد بوده است. (شکل 118) مسجد را رواقها و شبستانهای پوشیده از اقسام طاقهای آجری گنبد مانند احاطه کرده که برخی دارای دنده و شبکه پشت بند مستقل به شیوه گوتیک است. (این حاکی از امکان یک رابطه همکاری است) شکل 119

اغلب این طاقها روی ستونهایی است که تاریخ شان از پیش از سلجوقی تا عصر متفاوت است. همه ایوانها در عصر سلجوقی بازسازی یا تجدید آرایش شده است. نشان می دهد که نقشه اصلی بنای مجسد در عصر سلجوقی قبلاً آماده بوده است.

ایوان شمال غربی که از بیرون یک بنای راه راه است. از داخل باستونهای بزرگی (احتمالاً از سده هجدهم، چون تجدید تزئینات دارای تاریخ 1744 است). پرشده سایر اجزای مهم مجموعه مسجد جامع شامل یک شبستان طاق ضربی (ح 48*25متر) است که در سال 1447 ساخته شده و بیشتر بدون تزئینات است. اطاقی با محرابی عالی از اوایل سده 14 مربوط به الجاتیو و مدرسه ای که در سال 1366 ساخته شده و دارای یک طاق عرضی و ایوان ورودی جالب است.

ولی اینهمه تنها بخش هایی از یک بنای بزرگ و تودرتوست که توصیف شان در این مختصر نمی گنجد. از لحاظ زیبائی، مهمترین واحد مسجد جامع گنبد کوچک ولی عالی شمالی معروف به گنبد خرکاست. از سال 1088 که درست در نقطه مقابل محراب قرار دارد. این شاید کامل ترین گنبد ساخته شده است. وقار و قدرت به یاد ماندنی گنبد مربوط به ابعادش نیست (با 20 متر بلندی و 10 متر قطر)، بلکه ناشی از طرح آن است. همه جنبه ها با دقت زیاد بررسی شده و در حد کمال یک غزل در یک کل کاملاً جوش خورده است. از لحاظ مکانیکی با ضرورت های ریاضی یک گنبد کمال مطلوب برابری می کند.

و در نقاط حساس به حد دقتی رسیده است که همتای آن است. در هر گوشه چهار طالقچه هلالی باریک با ستون ه های نبشی دنباله گوشواره ها را به سمت پائین تشکیل می دهد. از سطح کف، این ستون چه ها چشم را با سرعت متوجه گوشواره‌های سه پره می کند. خود گوشواره را قوس بزرگتری احاطه کرده که همراه با قوسهای مشابه طول دیواره های جانبی یک حلقه هشت گوش از قابهای کم عمق را نگهداشته و با پایه گنبد یکی شده است. همه شکل های قوسی از جمله گنبد دارای یک بدنه است و عنصر کلیدی یا نقشی را تشکیل می دهد که از گوشه ها آغاز می شود. با جامعیتی متوالی یک عنصر را در میان دیگری فرا می گیرد تا آنکه کثرت آنها به تحلیل می رود و به گنبد می رسد- نتیجه نامنتظر حرکت مختلط به سوی بالا. بدین سان گنبد نقطه اعتلای یک جریان نیروی عمود روست. یک چنین توالی طبیعی و منطقی از شکلهای یکسان که با دقت تصریح شده به این فضا چنان یکپارچگی و وحدت کاملی می‌بخشد که آن را به اندازه هر چیزی در معماری ایرانی موثر می سازد.

رنگ مفرغی آرام آجر تنها با حاشیه های تزئینی دودی و سفید جلوه گر می شود و بر حالت موقر آن می افزاید. ولی احساس تمامیت محص از کمال خود شکل ناشی می‌شود. این گنبد تک جداره قریب 900 سال بدون یک ترک خوردگی در کشوری زلزله خیز دوام آورده و شاهدی است بر «ریاضیات دقیق و مکانیک بی عیب» معمار عصر سلجوقی. آن هم مانند گنبد قابوس «به خاطر ابدیت ساخته شده است».

سایر مسجدهای مهم سلجوقی به سبک مسجد جامع اسلامی ساخته شده و خوشبختانه تعدادی از آنها در وضعیتی نسبتاً خوب باقی است. مسجد جامع اردستان (ج 1180)، زواره (1153) و گلپایگان (1120-35) همه تقریباً به همان سبک است. ولی در مقایسه با حالت قایم خوشه ناپذیری که در گنبد شمالی اصفهان دیده می شود، در منطقه انتقال فشار آنها حالتی افقی نمایان دارد. آرایش آنها حالت افسرده ای دارد- مانند مسجد اردستان- و منحصر به بندکشی و حاشیه های گچ بری یا نقش های سفالی است که به بنا کیفیتی مجرد ولی کاملاً جدی می بخشد. کارکردهای ساختاری به طور مؤکدی آشکار و هر مسجد دارای عظمت و شخصیتی مستقل است.

مسجد جامع بزرگ قزوین به خاطر داشتن فضای آرام شبستان که در زیر گنبد بزرگی (به قطر 15 متر) قرار گرفته، حالت گیرائی دارد. گوشواره متقاطع در خالی بودن خود تقریباً دارای حالت ابتدایی است، بی آنکه هیچ شکل فرعی برای پر کردن آن در نظر گرفته شود و این سالها اسباب اشتغال خاطر معماران را فراهم می ساخت. آزاره ساده بلند تاکیدی است بر سادگی محض آن. ولی این ناشی از ضعف یا اشتباه طراح نیست، چون در اصل تقریباً سراسر دیوار قبله را محراب بزرگی پوشانده بود (شکل 140).

تنها از روی محرابهای دل انگیز این عصر در حیدریه و بقعه علویان می توانیم زیبائی آن را حدس بزنیم. ولی یقین داریم که کیفیتی عالی داشته، زیرا سایر اجزایی که باقی مانده از جمله دو ردیف کتیبه که سراسر دور گنبد را پوشانده، دارای زیبائی فوق‌العاده است. ردیف بالایی یک کتیبه کوفی با شکوه و پائینی خط نسخ ظریفی است. هر دو سفید دارای زمینه آبی با نقشهای مو و پیچک با دلچسبی بی پیرایه‌ای که شاید در اسلام بی نظیر باشد. دیوار به وسیله بندکشی با روح و گره‌های بزرگ تزئینی که نمایشی از حلقه های پیچ در پیچ است، از حالت لختی آزاد شده. با محرابی عظیم و بغرنج که در این چارچوب ساختمانی جا داده شده است. کل بنا تاثیری شاهانه داشته و سادگی محض شکل های اصلی درگیرایی آن نقش اساسی داشته است.

یک مدرسه زیبای کوچک به نام حیدریه (از اوایل سده 12) هم در قزوین وجود دارد (شکل 141-145) که امروز به یک مسجد بزرگتر از سده 19 ملحق شده است. شاید زیباترین خط کوفی تمام ایران را در کتیبه آرایشی آن می توان دید. ولی محراب گچ بری آن هم با شکوه است. گوشواره های گرد آن، که از قوس های بلند نوک تیز تشکیل شده، در قابهای زینتی هلالی بالای دیواره بازتاب یافته است. ردیف های آجر چینی تو در تو، شباهت آجر چین ها و آرایش های دقیق گچ بری جزئیات ثابت ولی غیر مهاجمی فراهم می سازد. در آرامگاهی در همدان به نام علویان مربوط به نیمه دوم سده 12 داخل بنا سراسر پوشیده از گچ بری های فوق العاده غنی است. و تا حدی به سبک حیدریه کار بزرگی است مستلزم قدرت فراوان. کشف هماهنگی های پنهان و مفهوم زینتی آن دارای لذت بی پایانی است.

این آثار بزرگ عصر سلجوقی در ایران مرکزی، در شمال خاوری یعنی خراسان و کناره جیحون هم رقیبانی داشت. از آن جمله است: رباط ملک که از گویاترین دیوانه‌های عصر اسلامی به شمار می رود وتنها یکی از دیواره های کاروانسرا باقی است (شکل 148).

همین قطعه کافی است تا به تنهایی نشان دهد که در اینجا ساختمانی تنومند و بازدارنده از آجر ساده ساخته شده بود که ا سادگی خود حکم یک دژ مرزی را داشت. یک ردیف پایه های تقریباً استوانه ای (که بلندیشان 5 برابر قطرشان است) در بالا به طاق نماهایی متصل است که شکل شان به طور آشکاری از گوشواره اقتباس شده به دیواره ساده برجستگی می‌بخشند. یک ردیف نقش آرایشی نشان دهنده ترنیزهای ساده است. این بنا که در اواسط عصر اسلامی در خور توجه بوده سلیقه معماری سلجوقی را در انتخاب شکل های ساده و نیرومند نشان می دهد.

در یک ناحیه کاملاً بیابانی، بر جاده نیشابور به مرو، در سال 1155 سلطان سنجر یک کاروانسرا و کاخ ساخت که به رباط شرف معروف است. این بنا از بیرون قلعه معتبری با دیواره های ساده بلند و با روی محکم است.

سر در زیبایی به صورت دو طاقنمای تو در تو دارد که طاقنمای بیرونی دارای نواری از آجرهای برجسته و طاقنمای درونی دارای یک کتیبه کوفی گچبری است. در داخل، دو صمن بزرگ چهار ایوان، که هر دو به صورت مسجد تجهیز شده و هر یک دارای محراب گچ بری ظریفی است. داخل بنا با طرحهای جسورانه و بدیعی از آجرهای کله و خوابیده تزئین شده به طوری که از برجهای پیشین مانند برج علمدار دامغان و مناره ساوه متمایز می شود.

سلطان سنر در آرامگاهی در مرو به خاک سپرده شد که شایسته شخصیتی والا و به فرجام بود. این آرامگاه که پس از مرگ او در سال 1157 توسط یکی از خدمتگزاران وفادارش ساخته شد، اطاقی موقر و سنگین به شکل مکعب است به مساحت 725 متر مربع و گنبد کاشی آبی رنگی دارد که اینک بخشی از آن فرو ریخته به بلندی 27 متر. شبکه دنده های تو در تو که در داخل دیده می شود، ظاهراً بار گنبد را متحمل می‌کند، ولی در واقع احتمالاً بیشتر جنبه تزئینی و زینتی دارد تا ساختاری.

انتقال قطعی از قطعه شبستان به گنبد به صورت زیبائی انجام گرفته و آن به وسیله حجره های کنجی است که گوشواره ها را پنهان کرده اند. در حالی که آنها در بناهای اولیه سلجوقی به صورت ناشیانه ای بیرون زده بودند.

ساقه گرد گنبد، که بیشتر اوقات به صورت هشت گوش لختی بود، به همان ترتیب طاقنمادار شده و شبستانهای آراسته به پایه های آجری با نقش های تزئینی از شدت حجم می کاهد، بی آنکه به سادگی کل بنا صدمه بزند.

مدخل اصلی در سمت مشرق است و مشرف به طلوع خورشید و مدخل غربی را با شبکه ای مسدود کرده اند. دو سمت دیگر ساده است و بدین ترتیب نقشه مناسب تری را برای آرامگاه عرضه کرده تا نقشه چهاردری سبک آتشکده که در برخی آرامگاههای پیشین به کار رفته بود.

شبکه چینی آجری در گوشه ها موجب ورود نور به دالان اطراف پایه گنبد شده، که پیشرفتی است نسبت به مقبره امیر اسماعیل و پیشگامی است نسبت به مقبره الجاتیو در سلطانیه. دیوارهای ساده با نوعی ساروج خاص دوره سلجوقی اندود شده که در بندکشی آجرها به چشم می خورد. این مقبره آخرین و یکی از زیباترین نمونه‌های معماری سلجوقی است.


وب هاستینگ    انجمن لینوکس ایران     انجمن هاست ایران     انجمن سرورهای مجازی

بررسی اشکالات مسکن های مدرن

به هر حال یکی از پیامدهای صنعتی شدن ایجاد مناطق مسکونی وسیع و نسبتاً یکنواخت است که ساکنان آنها کم و بیش از یک گروه سنی هستند در دوران گذشته یک طرح مسکن در هر مرحله بر چند صد خانواده اثر می گذاشت اما در حال حاضر خطاهای برنامه ریزی و اجرایی بر هزاران اخنواده در یک گروه اثر می گذارد که این گروه غالباً به بزرگی شهرستانی کوچک است مردم مشمول پیامدهای ت
دسته بندی معماری
فرمت فایل doc
حجم فایل 36 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 63
بررسی اشکالات مسکن های مدرن

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

به هر حال یکی از پیامدهای صنعتی شدن ایجاد مناطق مسکونی وسیع و نسبتاً یکنواخت است که ساکنان آنها کم و بیش از یک گروه سنی هستند. در دوران گذشته یک طرح مسکن در هر مرحله بر چند صد خانواده اثر می گذاشت اما در حال حاضر خطاهای برنامه ریزی و اجرایی بر هزاران اخنواده در یک گروه اثر می گذارد که این گروه غالباً به بزرگی شهرستانی کوچک است. مردم مشمول پیامدهای تولید انبوه مسکن براساس برنامه ریزی دقیق فیزیکی شده اند. متداول ترین انتقادات مربوط به مسکن مدرن را میتوان تحت دو عنوان خلاصه کرد:

1- مناطق مسکونی ممکن است به اندازه ای بزرگ و یک شکل باشند که ساکنین در تنظیم مناسبات شخصی دچار اشکال شده و قادر به بسط “احساس تعلق” در این مرحله نباشند.

ساختمان یک شکل، گروه های همگون مردم را مجتمع می کند، زیرا همه چیز در یک زمان به انجام می رسد و گروههای سنی و درآمدی مشخص همزمان با هم متحول میشوند. منطقه مسکونی ممکن است هم از نظر زیبایی و هم از نظر انسانی فاقد تنوع و چندگونگی باشد.

یک هنرمند سوئدی گفته است: زندگی در این مستغلات مسکونی جدید مانند زیستن در یک جدول و داشتن احساسی شبیه یک کسر اعشاری است.

2- واحدهای مسکونی مدرن و محیطهای شهری ممکن است بیش از حد برنامه ریزی شده و طبق آخرین جزئیات از پیش تنظیم شده، ساخته شده باشند. قبل از اینکه ساکنان به مناطق جدید اورد شوند کارکرد مشخصی برای هر اتاق در نظر گرفته شده است که ترکیبات و اولویت های فردی را دشوار یا غیر ممکن می سازد و فقدان انعطاف پذیری مانع بروز فردیت می شود.

عوامل موثر در بررسی وضعیت مسکن

در بررسی وضعیت مسکن باید موارد زیر را مد نظر قرار داد:

1- استفاده کندگان که شامل فرد، خانوار، خانواده گسترده یا گروهی که در واحدهای مسکونی زندگی می کنند می شود. اینها مصرف کنندگان نهایی فرآیند مسکن هستند که زندگی شان از شرایط مسکونی که در آن زیست می کنند،‌ تأثیر می پذیرد.

2- منابعی که در وضع مسکن مورد بررسی دخیل است. ساخت فیزیکی خود منزل منابع مالی و سازمانی،‌مکانی و تسهیلاتی از قبیل زیربنا، تسهیلات عمومی، برنامه های مربوطه فعالیتهای عمومی کارکنان اجتماعی و غیره را شامل میشوند.

3- فعالیت ها: اجزای اساسی هستند که “کنش متقابل بین استفاده کننده واحد مسکونی” از طریق آنها انجام می گیرد. مسکن به این دلیل فراهم می شود که فعالیتهای معینی را میسر می سازد برخی از این فعالیتها به کارکرد مسکن به منزله سرپناه مربوط می شود مانند خوابیدن، قسمتی از کارکرد مسکن به عنوان محل و مکان مطرح است مانند رفتن به محل کار و بخشی به رشد اجتماعی و روانی فرد مربوط می شوند مانند رفتن به مدرسه ، ملاقات با دیگران و ...

4- پیامدها: فعالیتهایی که به وسیله استفاده کنندگان در محیط سکونتشان انجام می گیرد، هم برای استفاده کنندگان و هم برای وضع مسکن پیامدهایی به دنبال دارد: این تأثیرات میتواند مثبت باشد مانند دستاوردهای فردی یا اصلاح محیط فیزیکی، همینطور هم میتواند منفی باشد، مانند کاهش سلامتی یا فساد محیط، همچنین فعالیتها و پیامدها به میزان زیادی به خصوصیات،‌آرزوها و نیازهای استفاده کننده بستگی دارد. بنابراین در بررسی شاخصهای اجتماعی استفاده کننده به عنوان مبنا در نظر گرفته می شود.

بررسی ابعاد کیفی نیاز مسکن

1) بررسی کیفی فضای ساخته شده با توجه به جنبه های مؤثر در رشد سلامت و بهداشت و آسایش جسمانی

2) بررسی کیفی محیط مصنوع جنبه های مؤثر در رشد معنوی و روحی و روابط عمومی.

هفت شاخص کیفیت مسکن مناسب در محلات شهری

مفهوم مسکن علاوه بر مکان فیزیکی، کل محیط مسکونی را نیز در بر می گیرد که شامل تمامی خدمات و تسهیلات ضروری مورد نیاز برای بهزیستن خانواده و طرح های اشتغال، آموزش و بهداشت افراد است. در واقع تعریف و مفهوم عام مسکن یک واحد مسکونی نیست بلکه کل محیط مسکونی را شامل میشود. به عبارت دیگر مسکن چیزی بیش از یک سرپناه صرفاً فیزیکی است و تمامی خدمات و تسهیلات عمومی لازم برای بهزیستن انسان را شامل می شود و باید حق تصرف نسبتاً طولانی و مطمئن برای استفاده کننده آن فراهم باشد.

دریافت رابطه توسعه پایدار و شهرسازی و اجزای متشکله آن منجمله مسکن و مقولات متعدد مربوط به آن، موضوعی اساسی است. در واقع شناسایی ویژگیهای شهر پایدار یا محیط پایدار در اقلیم و فرهنگ خاص،‌موضوعی است که عدم پرداختن به آن، امکان توفیق در برنامه ریزی برای جزئیات آنرا تقلیل می دهد. پرداختن به شاخصه های مسکن به عنوان کلیدی ترین ابزار برنامه ریزی وتشکیل دهنده، شالوده اصلی آن را میتوان از حساسترین مراحل برنامه ریزی دانست. عرصه مسکن به منظور تأمین رشد اجتماعی علاوه بر خود واحد مسکونی، محیط پیرامون آن را نیز در بر می گیرد.

نیاز به مسکن دو بعد کمی و کیفی دارد؛ در بعد کمی نیاز به مسکن، شناخت پدیده ها و اموری را شامل میشود که به فقدان سرپناه و میزان دسترسی به آن مربوط میشود که در واقع درجه پاسخگویی به نیاز،‌ بدون در نظر گرفتن کیفیت آن مورد نظر است. در بعد کیفی مسائل و پدیده هایی مطرح میشوند که به بی مسکنی، بدمسکنی و تنگ مسکنی ارتباط دارند و آنچه مطرح است، نوع و شکل نیاز است.

شاخص های کیفیت مسکن

به طور کلی عواملی در مسکن وجود دارد که کیفیت را تعریف می کنند. اینگونه وامل در مقیاس محله به شرح زیر هستند:

1- فرم مطلوب مسکن

2- استحکام مسکن

3- امنیت مسکن

4- ایمنی، راحتی و میزان دسترسی و نیز فاصله مناسب ساکنان به تسهیلات و خدمات کالبدی محله

5- دسترسی به طبیعت و فضاهای سبز باز

6- تأمین تجهیزات و تأسیسات (زیرساختها) مورد نیاز مسکن

7- همجواری مسکن با کاربری های سازگار

این عوامل هفتگانه از مهمترین معیارها و شاخصها در تعریف و تبیین کیفیت مناسب مسکن هستند که توجه به آنها در ساخت و ساز، انجام تمامی فعالیتهای زندگی ساکنان را به سهولت کارایی مطلوب امکان پذیر ساخته و کمکی در جهت یافتن جهات زندگی پایدار شهری و ساخت و شکل مناسب برای شهر و مناطق شهری محسوب می شوند.

فرم مطلوب مسکن

مسکن یکی از نیازهای اصلی انسان است، از اینرو به منظور تأمین آن و رسیدن به فرم مطلوب بایستی 5 عامل اساسی را مدنظر قرار داد که عبارتند از: زمین، منابع مالی، نیروی انسانی و فن آوری، مصالح ساختمانی و مدیریت و نظارت.

زمین و چگونگی (وسعت و شکل قطعات) آن تعیین کننده فرم مسکن است، همچنین نیروی انسانی، تعیین کننده کیفیت ساخت و ساز بوده و منابع مالی بر کیفیت و چگونگی ساخت و ساز و چگونگی استفاده از مصالح و نوع آن مؤثر است. به منظور حرکت صحیح عوامل در سه رأس مثلث و برقراری ارتباط مابین آنها، مدیریت و کنترل صحیح و قوانین مدون مورد نیاز است، هماهنگی تمامی این عوامل موجب رسیدن به فرم مطلوب مسکن و بالابردن سطح ارتقای کیفی میشود.

استحکام مسکن

رعایت مسائل فنی و اصول و قضاوت مهندسی در طراحی و اجرای سازه ها بایستی همواره مدنظر مهندسان و معماران باشد، به همین جهت لزوم بررسی ژئوتکنیکی، بررسی مصالح ساختمانی مقاوم، شناسایی گسل های موجود، شیوه های مقاوم سازی و لزوم تجدیدنظر در آئین نامه ها و مقررات،‌کاملا محسوس است. علاوه بر مسائل فوق، با آشنایی مهندسان به تکنیکهای مقاوم سازی مدرن و به روز کردن اطلاعات مهندسان، میتوان الگوهای مقاوم، ارزان و مناسب طراحی کرد.

امنیت مسکن

امنیت، در واقع حفاظت از مسکن و وسایل آن در مقابل عوامل مستقیم و غیرمستقیم است که موجب ضرر رساندن به مسکن و در واقع عدم امنیت آن می شود. عوامل مستقیم که امنیت را به خطر می اندازند شامل دزدی، آتش سوزی و ... هستند. عوامل غیر مستقیم نیز ، آلوده کردن آب، هوا و زمین است. البته در این مقوله میتوان از عوامل طبیعی همچون سیل، زلزله، توفان، حرکت ماسه های روان نیز نام برد که تمامی این عوامل مخل امنیت مسکن و ساکنان آن است و در واقع بر کیفیت مسکن تأثیر سوء می گذارد، پس معیار مصونیت در مقابل سوانح طبیعی از دیگر عوامل مطرح است. مقوله دیگری که در امنیت بایستی مدنظر قرار گیرد امنیت نحوه تصرف مسکن است. امنیت نحوه تصرف سبب می شود که خانوار ساکن در واحد مسکونی، از نظر دور نمای سکونت خود احساس ایمنی کند و این امر آسایش روانی بیشتری برای آنها ایجاد می‌کند.

ایمنی، راحتی و میزان دسترسی

در نظر گرفتن تسهیلات و خدمات مناسب، موجب افزایش سطح ارتقای بهداشت مسکن و در نتیجه سلامتی ساکنان آن می شود، از جمله عوامل مؤثر در این مقوله را می توان درصد برخورداری واحدهای مسکونی از یک ، دو و سه اتاق خواب، میزان برخورداری از خدمات اساسی همچون شبکه برق سراسری،‌گاز لوله کشی،‌تسهیلات آشپزخانه ، تلفن، کولر، سیستم فاضلاب و ... دانست.

دسترسی به طبیعت و فضاهای سبز باز

می توان گفت فضای سبز از مهمترین ابزارهای دستیابی به توسعه پایدار است؛ باید توجه داشتکه افزایش جمعیت نیاز به تأمین فضای سبز عمومی را افزایش می دهد. با همه اهمیتی که فضای سبز مفید در محلات شهری دارد باید این واقعیت را پذیرفت که اهمیت حیاتی فضای سبز را نباید در رویارویی با دیگر کاربریهای حیاتی شهری قرار داد. به طور کلی باید رابطه و تناسبی معقول بین فضاهای ساخته شده و فضاهای طبیعی در محلات شهری وجود داشته باشد. فضاهای سبز در زندگی شلوغ، پیچیده و ناآرام شهرها، گویی تنها عنصر آرامش بخش و پالاینده هستند. استفاده از درخت وفضای سبز باید به عنوان جزء لاینفک طراحی فضای محلات شهری مورد توجه طراحان قرار گیرد.

هر گیاه سبز هر چند کوچک، نقش خود را در تلطیف هوا، گرفتن و غبار آن،‌ ایجاد آرامش بصری – روانی ، رفع آلودگی صوتی،‌تولید اکسیژن مورد نیاز شهروندان، سایه ایفا می کند. فضاهای سبز در محلات،‌ منظر محله را بهبود می بخشند، باعث زیبایی محیط میشوند، نقش پالایشی دارند، باعث افزایش رطوبت و کاهش دمای هوا میشوند، سهم مهمی در برآورده کردن نیاز تفریحی و تفرجی ساکنان محله دارند و ...

به طور کلی استفاده از درخت به خصوص برای بالا بردن کیفیت فضاهای کالبدی، مکمل سکونت یا به عبارتی موقعیت نسبی مسکن، می‌بایست مورد توجه قرار گیرد.

زیرساختهای مورد نیاز مسکن

تأسیسات و زیرساختهای شهری، طیف وسیعی از عناصر شهری را که اکثراً احداث شده، ثابت و ساختمانی اند، در بر می گیرد. در نگاهی کلی میتوان زیرساختهای شهری را شامل تمامی عناصری دانست که تأمین نیازهای مختلف ساکنان محلات شهری را در زمینه های مختلف سکونت، فعالیت، استراحت ، فراغت و به طور کلی بالابردن کیفیت زندگی شهری بر عهده دارند. به عبارتی مجموعه عناصر فیزیکی موجود و لازمی که کارکردهای مختلف شهری را میسر می سازند و باعث ترکیب و تشکیل فضاهای شهری میشوند، زیرساخت شهری نامیده می شوند.

تأسیسات زیربنایی در محلات شهری در رأس مسائل کیفی زندگی است. تأسیسات و زیرساختهای شهری از معیارهای اصلی بررسی و تعریف شهر سالم است. مقوله تأسیسات زیربنایی شهری مستقیماً با کیفیت سکونت شهری ارتباط می یابد و مفاهیم متفاوتی همچون سرپناه، خانه و مسکن را پیش می آورد؛ در مقایسه اینها با هم ، فرق سرپناه با خانه مشخص می شود. سرپناه صرفاً انسان را از عوامل طبیعی محافظت می کند، ولی فاقد مشخصات لازم برای تأمین آسایش و پاسخگویی به نیازهای مختلف است. خانه هم از نظر طراحی و هم از نظر فیزیکی میتواند کامل باشد و نیازهای انسان و خانوار را در داخل ضای خود تأمین کند. اما برای اینکه خانه به مسکن یا محیط مسکونی تبدیل شود، باید شرایطی دیگر هم داشته باشد. حلقه اتصال خانه به مسکن یا محیط مسکونی تبدیل شود، باید شرایطی دیگر هم داشته باشد. حلقه اتصال خانه به مسکن، تأسیسات زیربنایی و تجهیزات شهری است؛ یعنی چنانچه شبکه فاضلاب برای محیط مسکونی تأسیس نشود، یا دسترسی خانه به محل کار یا به محل سایر فعالیتهای اجتماعی به نحو درست و مطلوب تأمین نشود، باید گفت هنوز معیارهای مسکن و محیط مسکونی تحقق نیافته است. بدین ترتیب تأسیسات زیربنایی تبدیل کننده خانه به مسکن است.

بدین ترتیب ملاحظه میشود که تأسیسات شهری بخش تعیین کننده ای از کالبد محلات شهری را تشکیل می دهند که زمینه و بستر مناسبی را برای کارکردهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محلات فراهم ساخته، موجب آسایش و راحتی ساکنان محلات شهر می‌شوند.

همجواری با کاربری های سازگار

به طور کلی کاربری هایی که در حوزه نفوذ یکدیگر قرار می گیرند باید از نظر سنخیت و همخوانی فعالیتها با یکدیگر منطبق بوده، موجب مزاحمت و مانع انجام فعالیتهای دیگر نشوند.

عمده ترین تلاش شهرسازی، باید جداسازی کاربری های ناسازگار با کاربری مسکونی در محلات شهری باشد. کاربری هایی که دود، بو، صدا و شلوغی تولید می کنند، باید از کاربری های دیگر، به ویژه کاربری مسکونی، فرهنگی و اجتماعی جدا شوند. این جدایی مطلق نیست، بلکه در برخی مواقع میتوان با تمهیداتی، اثرات سوء کاربری های مزاحم را محدود کرد.

در جدایی فضایی کاربری ها، فاکتورهای هزینه، سود وخوبسندگی نسبی آنها مورد نظر قرار می‌گیرد.

جدایی فضایی عملکردها فقط به فعالیتهای شخصی نظیر کشتارگاه ، چرم سازی و فلزکاری اختصاص ندارد، بلکه در مورد کاربریهای کوچک مزاحم نیز صدق می کند (مانند یک مغازه چوب بری یا در و پنجره سازی و حتی یک دکه فروش نفت در یک محله مسکونی که امکان دارد مورد اعتراض ساکنان آن محل قرار گیرد)

گونه شناسی مسکن

خانه های تک واحدی مستقل

خانه های مستقل مکمل یک زندگی خصوصی می باشند که در آنها حریم خانواده محفوظ می ماند و همچنین آزادی واستقلال خانواده خدشه دار نمی شود. در این خانه ها به دلیل اینکه تمام جهات بنا نیاز می باشد امکان جهت گیری خانه بی شمار است. و علاوه بر آن دسته بندی اتاقهای روز در یک بخش و اتاقهای شب در بخش دیگر و یا عرصه بندی فضاهای کودکان و بزرگسالان به نحوی که از لحاظ دید و صدا برای یکدیگر مزاحمت ایجاد نکنند، در طراحی این ساختمانها امکانپذیر است.

از لحاظ عمومی مزایای ذکر شده در بالا برای این خانه های رویایی از نظرات آن بیشتر است که واضح ترین آن عدم استفاده بهینه از امکانات زمین می باشد. وقتی که ساختمان در زمینی با عرض زیاد بنا شده است، منجر به اتلاف زمین نشده و همچنین هزینه زیاد ساخت تأسیسات زیربنایی به شهر تحمیل می شود.

خانه های حیاط مرکزی

ریشه و اصل خانه های حیاط مرکزی به زمانهای بسیار گذشته و به اولین خانه های شهری باز می‌گردد. خانه های دارای حیاط مرکزی به عنوان یک جانشین مناسب برای خانه های مستقل مجدداً در اواخر دهه 20 قرن 19 در آلمان کشف شدند. این نوع خانه ها در اروپای غربی کپی محض از خانه های رم با حیاطهای کوچکشان نیست بلکه برداشتی از اساسی‌ترین نکات آن می باشند که منجر به ساخت خانه های “حیاط مرکزی L شکل با حیاطی نسبتاً بزرگ شد تا اینکه آفتاب زمستانی بتواند به داخل نفوذ کند”.

این خانه ها حتی از خانه های مستقل پیشی می گیرند اول در تأمین آرامش و حریم واقعی برای ساکنان خود و دوم در استفاده بهینه از زمین. طبیعت این خانه ها به عنوان خانه هایی با چرخش درونی به گونه ای است که خانه های مجاور نمیتوانند به حیاط دیگر اشراف داشته باشند و این موضوع آزادی واقعی ساکنان را تأمین می کند.

یک مشکل کوچک خانه های حیاط مرکزی عدم امکان تهویه طبیعی هوا و کوران است که میتواند توسط سیستم تهویه مکانیکی حل شود.

خانه های شهری

بر خلاف خانه های حیاط مرکزی که درون گرا هستند خانه های شهری به بیرون و به طرف خیابان باز میشوند. همانند خانه تک واحدی مستقل، خانه شهری نیز تکمیل کننده واحد اصلی اجتماع یعنی خانواده می باشد و اگر چه طرفین به همسایه ها چسبیده است مرز آنها را دیوارهایی تشکیل می دهد که حریم مالکیتشان میباشد. این خانه ها در سطح زمین قرار دارند و در دسترسی از آنها به حیاط و حیاط خلوت ساده است به دلیل نحوه آرایش خانه‌های ردیفی شهری، که از طرفین به یکدیگر متصل هستند انرژی لازم برای گرم کردن آنها تقریباً 55% خانه های یک طبقه ویلایی است. حتی وقتی با واحدهای مستقل تک واحدی مستقل مقایسه شوند 30% انرژی کمتری لازم دارند.

آپارتمانهای بلند

توسعه ساختمان سازی که نتیجه توسعه جمعیت شهری است، باعث تهدید فضای سبز حاشیه و داخل شهرها شد و در نتیجه یکی از راه حلهای مناسب برای جلوگیری از این تهدید احداث ساختمانهای بلند بود. احداث این نوع بناها به این معنا نیست که کل یک منطقه را به آپارتمان های بلند اختصاص می‌دهیم، بلکه درصد کمتری از فضا را به ساختمان و درصد بیشتری را به فضای سبز و فضاهای خدماتی اختصاص داده شود.


وب هاستینگ    انجمن لینوکس ایران     انجمن هاست ایران     انجمن سرورهای مجازی

بررسی آجر و بلوک های بتنی

آجر از قدیمی‌ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی باستان‌شناسان به ده هزار سال پیش می‌رسد ولی این امر هنوز به اثبات نرسیده است در ایران بقایا کوره‌های سفال‌پزی و آجر‌پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از میلاد می‌رسد پیدا شده است و نیز نشانه‌هایی از تولید و مصرف آجر در هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش
دسته بندی معماری
فرمت فایل doc
حجم فایل 148 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 76
بررسی آجر و بلوک های بتنی

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

مقدمه و تاریخچه

آجر از قدیمی‌ترین مصالح ساختمانی است که قدمت آن بنا به عقیده برخی باستان‌شناسان به ده هزار سال پیش می‌رسد ولی این امر هنوز به اثبات نرسیده است. در ایران بقایا کوره‌های سفال‌پزی و آجر‌پزی در شوش و سیلک کاشان که تاریخ آنها به هزاره چهارم پیش از میلاد می‌رسد پیدا شده است و نیز نشانه‌هایی از تولید و مصرف آجر در هندوستان به دست آمده که حاکی از سابقه شش هزار ساله آنست. ساختمان برج بابل که از اجر بنا شده مربوط به 5000 سال قبل بوده و امروزه بقایای آن موجود است. از آجرهای ویرانه‌های یکی از شهرهای بابل در برخی ساختمان‌های شهرهای بغداد و تیسفون استفاده شده که مربوط به 600 سال قبل از میلاد می‌باشد.

واژه آجر ( معرب آگور فارسی ) بابلی است و نام خشت‌هایی بوده که بر روی آنها منشورها (فرمان‌ها)، قوانین (دادها) و نظایر آنرا می‌نوشته‌اند. گمان می‌رود نخستین بار از پخته شدن خاک دیواره‌ها و کف اجاق‌ها به پختن آجر پی‌برده باشند. کوره‌های آجر پزی ابتدائی نیز بی گمان از مکان هایی تشکیل می شده است که در آن لایه های هیزم و خشت متناوباً روی هم چیده می شده است( شکل 2-1) در ایران باستان ساختمان های بزرگ و زیبایی بنا شده اند که پاره ای از آنها هنوز پا برجا هستند، نظیر طاق کسری در غرب ایران قدیم، عراق فعلی بعدها نیز ساختمان هایی مانند آرامگاه شاه اسماعیل سامانی، گنبد کاووس و مسجد جامع اصفهان را با آجر ساختند. پل ها و سدهای قدیمی را نیز با آجر بنا می کرده اند که از آنها می توان پل های دختر، سد کبار در قم و غیره را نام برد.

فن استفاده از آجر از آسیای غربی به سوی غرب به مصر و سپس به روم و به سمت شرق هندوستان و چین رفته است. در سده چهارم میلادی اروپاییان شروع به استفاده از آجر کردند ولی پس از مدتی از رونق افتاده و رواج مجدد آن از سده 12 میلادی بوده که ابتدا از ایتالیا شروع شده و بعد فرانسه و سپس آلمان و آخر سر کشورهای دیگر از آن در بناهای خود بهره برده اند.

در ایران هر جا سنگ کم بوده و خاک خوب هم در دسترس بوده است آجرپزی و مصرف آجر معمول شده است. اندازه آجر زمان ایلامی (مربوط به چغازنبیل) حدود 10*38*38 سانتیمتر بود. پختن و مصرف آجر در زمان ساسانیان گسترش یافته و در ساختمان های بزرگ مانند آتشکده ها به کار رفته است،‌ اندازه آجر این دوره حدود 44*44*7 تا 8 سانتی متر بود. بعدها اندازه آجر به 20*20*3 تا 4 سانتی متر کاهش یافت و مدت زمان مدیدی این آجرها تهیه و در دیوارها و سقف ها مصرف می شدند ولی برای فرش کف آجرهای بزرگ تری به نام ختائی به ابعاد حدود 5*25*25 سانتی متر و باز هم بزرگ تر به نام نظامی به اندازه های حدود 5*40*40 سانتی متر تولید می شد، آجر بزرگ را به فارسی تاوه می گویند.

پیش از جنگ جهانی اول روس ها در ساختن قزاق خانه ها آجرهایی به ابعاد حدود 5×10×20 سانتی متر مصرف می کردند و از این رو آنرا آجر قزاقی نام گذاری کردند که به روش سنتی تهیه می شد. پس از جنگ جهانی دوم روش تولید آجر در ایران دگرگون گردید و روش های صنعتی کم کم جانشین روش هاس سنتی شدند و کارخانه های زیادی احداث شدند که امروزه قادر به تولید انواع آجرها توپر،‌سوراخ دار،‌بلوک های دیواری و سقفی توخالی و اشکال هندسی مختلف هستند وگر چه امروزه کیفیت آجر به علت پیشرفت تکنولوژی پخت و تولید در صد ساله اخیر بهبود یافته ولی در اساس کار تغییر چندانی رخ نداده است. شناخت کامل تر مواد اولیه و ویژگی آنها ،‌کوره های بهتر و با بازدهی بیشتر،‌و کنترل پخت و ماشین آلات بهتر کمک شایان توجهی به توسعه و پیشرفت صنعت تولید آجرنموده است.

مواد اولیه

آجر نوعی سنگ مصنوعی است که از پختن خشت خام و دگرگونی آن بر اثر گرما به دست می آید. خشت خام را از خاک نمناک یا گل تهیه می کنند که مخلوطی از خاک و کمی آب است. خاک آجر مخلوطی است از خاک رس،‌ماسه، فلد سپات ها، سنگ آهک، سولفات ها،‌سولفورها،‌فسفات ها،‌کانی های آهن،‌منگنز، میزیم، سدیم،‌پتاسیم، مواد آلی گیاهی و غیره.

خاک رس

ماده اصلی تشکیل دهنده خاک آجر،‌خاک رس است که فرمول شیمیایی آن هیدروسیلیکات آلومینیوم بوده و از پوسیدن و تجزیه فلد سپات ها یا فلد سپارها و

میکاها تحت تأثیر اسید کربنیک موجود در آب باران به وجود آمده است، فرمول شیمیایی این فلدسپات‌ها و میکاها به شرح زیر است:

فلد سپات پتاسیمی

(اورتوکلاس)

فلد سپات سدیمی

(پلاژیوکلاس)

فلد سپات کلسیمی

(آنورتایت)

میکای پتاسیمی

میکای سدیمی

سیلیکات آلومینیوم سنگ‌های آذری تحت تأثیر عوامل شیمیایی به صورت خاک رس پولکی و کوارتز آنها به واسطه تغییرات فیزیکی به شکل لای و ماسه در آمده‌اند.

خاک رس به دو صورت آبرفته یا سطحی، و معدنی یا عمقی وجود دارد. علاوه بر آن انواع سنگ رسی نیز از دگرگون شدن خاک رس تحت فشار به وجود می‌آید که به نام شیست و شیل نامیده می‌شوند. این سه شکل اصلی خاک رس از نظر شیمیایی مشابه یکدیگرند، ولی به لحاظ فیزیکی ویژگی‌های متفاوتی دارند. خاک رس‌های آبرفتی بسته به جنس بستر و طول مسیری که جابه‌جا شده‌اند دارای جنس‌های گوناگون بوده و ویژگی‌های فیزیکی و شیمیایی آنها متفاوت است و به صورت‌های خاک آجر، خاک سرامیک، خاک نسوز، و غیره ته‌نشین شده‌اند.

خاک رس معدنی خالص‌تر و از لحاظ فیزیکی و شیمیایی همگن‌تر است. از مهم‌ترین ویژگی‌های آن پایداری در برابر دماهای زیاد است.

خاک رس خالص، بی‌رنگ است ولی خاک نباتی یا FeO آنرا کبود،‌ Fe2O3 آنرا سرخ، هیدروکسید آهن آن را زرد، گرد زغال سنگ بسته به نوع زغال آنرا از قهوه‌ای تا سیاه می‌کند. خاک رس‌ها موادی با ترکیب شیمیایی پیچیده هستند ولی مبنای آنها ترکیبی از سیلیس و آلومین با مقادیر متغیری از اکسید‌های فلزی و سایر مواد می‌باشند. آنها را می‌توان برحسب ترکیب شیمیایی به دو گروه خاک رس‌های آهکی و غیر‌آهکی تقسیم‌بندی نمود. خاک رس های آهکی دارای حدود 15 درصد کربنات کلسیم بوده و پس از پختن به رنگ بهی در می‌آیند. خاک رس های غیرآهکی مرکب از سیلیکات آلومینیوم و فلد سپات و اکسید آهن هستند. مقدار اکسید آهن متفاوت بوده و از 2 تا 10 درصد تغییر می‌کند. این دسته از خاک رس‌ها پس از پختن به رنگ‌های نخودی، قرمز، یا عنابی روشن در می‌آیند که بیشتر مربوط به مقدار اکسید آهن است.

معمول‌ترین کانی‌های خاک رس‌ عبارتند از مونت مورینولیت، ایلیت و کائولینیت. بنتونیت دارای مقدار زیادی مونت مورینولیت و کمی بیدلیت است و از این رو چسبندگی، شکل‌پذیری و آماسیدن آن زیاد است. ضخامت پولک‌های مونت مورینولیت (Al2O3, 4SiO2, H2O +n H­2O ) یک هزارم میکرون و طول آنها 100 تا 200 هزارم میکرون می‌باشد، دارای دو لایه Si در دو طرف یک لایه Al است و از این رو خاصیت جذب آب آن بیش از کائولینیت بوده و دو برابر آن یون می‌سازد. بنتونیت پتاسیمی 2 تا 3 برابر و بنتونیت سدیمی 6 تا 7 برابر وزنش آب می‌مکد.

بنتونیت در صنایع سرامیک سازی، ریخته‌گری، پالایش نفت، آب‌بندی‌ سدها، صاف کردن و بی‌رنگ مواد غذایی و دارویی و آشامیدنی، کاغذ سازی، صابون سازی، تصفیه آب، رنگ‌سازی، ساختن آجر‌نسوز، گل حفاری، امولسیون‌ها، حشره‌کش‌ها و کرم‌های آرایشی و مرکب داخل‌ قلم‌های خودکار و نظایر آن مصرف می‌شود.

ایلیت نام خاصی برای کانی‌های رس نیست ولی اصطلاحی عمومی برای کانی‌های خاک رس میکائی است که معمولاً در مورد هر نوع کانی رسی که آماس کردنی نباشد به کار می‌رود. ایلیت در ساخت محصولات رسی پخته ساختمانی نظیر کاشی و آجر به کار می‌رود، برخی ایلیت‌ها که خاصیت خمیری دارند برای چسباندن ماسه ریخته‌گری به کار گرفته می‌شوند.

کائولینیت با فرمول شیمیایی Al2O3, 2SiO2 , 2H2O است که ضخامت پولک‌های آن 20 هزارم میکرون و طول آنها 100 تا 250 هزارم میکرون بوده و به اندازه وزنش آب می‌مکد. دمای ذوب آن 1750 درجه سیلسیوس است. در گرمای 800 درجه چسبناکی خود را از دست داده و به Al2O3 , 2SiO­2 تبدیل می‌شود که می‌توان برای جداسازی Al2O3 آن، آن را در اسید کلریدریک حل کرد.

کائولین Al2o3, 2SiO2 nH2O که به خاک. چینی معروف است، چون آن را از تپه‌ای به اسم Kao –ling به معنای «تپه بلند» در شرق فولیانگ Fou – liang استخارج کرده و در چینی‌سازی مصرف می‌کرده اند به این نام شهرت یافته است (صادرات خاک چینی به اروپا نیز در اوایل از این منطقه بوده است). کائولین مشتمل است بر کانی‌های کائوولینیت، نکریت، دیکیت، آنوکست، با یک بلوردو لایه‌ای که در آن صفحات سیلیس و هیدرواکسید آلومینیوم به طور متناوب قرار گرفته‌اند. خاک رس آب می‌مکد و پس از گل شدن آماس می‌کند و فضاهای خالی آن پر می‌شود، از این رو تا موقعی که به صورت‌ تر باقی بماند می‌توان آنرا برای آب‌بندی مصرف کرد. خاک رس خشک چسبندگی ندارد ولی پس از مکیدن آب، چسبنده می‌شود، اما پس از آنکه کاملاً سیراب شد چسبندگی خود را از دست می‌دهد، بنابراین برای پاک کردن گل رس از اشیاء یا باید آنرا خشک کرد و تکان داد یا به اندازه‌ای خیس کرد که کاملاً سیراب شده و از آنها جدا شود.

چسبندگی گل رس به خاطر کشش مولکولی است و کشش مولکولی بین پولک‌های خاک رس و لعابی از آب که به ضخامت 6 تا 8 هزارم میکرون دور تا دور پولک‌ها را اندود کرده است حدود 200 N/mm2 می‌باشد. این لعاب سطح پولک‌ها را لیز می‌کند، به قسمی که کوچک‌ترین نیرو سبب لغزش آنها روی یکدیگر می‌شود و شکل‌پذیری گل رس به خاطر این مطلب است.

خاک نسوز

خاک نسوز را به انگلیسی Fire clay یا Chamotte نامیده‌اند و نام دیگر آن گل آتشخوار است. خاکی است که در دمای 1580 درجه سلسیوس ذوب نمی‌شود. کم‌ترین دمای ذوب مخلوط‌های سلیس و رس 1580 درجه سلسیوس است که از 94 درصد گرد سیلیس SiO2 و 6 درصد گرد آلومین Al2O3 تشکیل شده و در صورت تغییر نسبت این دو ماده دمای ذوب افزایش می‌یابد. به این جهت دمای 1580 درجه از مرز بین خاک‌های نسوز و غیر نسوز قرار داده‌اند.

خاک رس‌‌هایی که هیدروسیلیکات آلومینیوم آنها زیاد باشد نسوز هستند.

ماسه

یکی دیگر از موادی که در خاک آجر یافت می‌شود ماسه است. کوارتز سنگ‌های آذری پس از پوسیدن تبدیل به ماسه و لای می‌گردد، بنابراین در همه خاک‌ها و کم‌وبیش ماسه و لاس یافت می‌شود. کوارتز خالص یا در کوهی بی‌رنگ و شفاف است. توپاز کوارتز قهوه‌ای است که قیر دارد، منگنز، کوارتز را به رنگ زرد لیموئی یا بنفش در می‌آورد، سیلیکات آبدار نیکل آنرا به رنگ سبز در می‌آورد عقیق کوارتز بی‌شکل و غیر بلوری است که به رنگ‌های سرخ، سیاه و سبز پیدا می‌شود. سنگ آتش زنه چخماق یا Opal هیدروکسید سیلیسیوم است. سنگ فلزات، اکسید آلومینیوم خالص Al2O3 است که وجود کروم در آن رنگش را سرخ کرده است.

ماسه، استخوان‌بندی خشت است، اگر مقدار آن در خاک آجر زیاد باشد مقدار خاک رس کم شده و در نتیجه جری که از این خاک پخته شود ترد و پوک و کم مقاومت می‌شود. اگر ماسه سیلیسی یا سیلیکاتی درشت در خشت باشد، حجم آن هنگام افزایش دما زیاد می‌شود، از طرفی خشت به هنگام پختن جمع شده و چون این دو پدیده در خلاف جهت و مغایر یکدیگرند در اطراف دانه سنگ در آجر ترک‌های موئی پیدا می‌شود، از این رو خاک آجر را باید آسیاب کرده و سنگ‌های درشت آنرا با سرند کردن خارج کرد.

فلداسپات

فلداسپات در خاک آجر به صورت عامل گداز آور عمل می‌کند و گرمای خمیری شدن آجر را تا 1100 الی 1150 درجه سیلسیوس پایین می‌آورد، از این رو پختن سرامیک یا خاک فلداسپات دار، ارزان‌تر تمام می‌شود.

سنگ آهک

اگر مقدار سنگ آهک در خاک آجر کم، و به شکل گرد باشد آجر را سفید رنگ می‌کند و به آن صدمه‌ای نمی‌زند، ولی اگر مقدار آن زیاد باشد دمای خمیری شدن خاک را پایین می‌آورد و آجر در گرمای کوره، خمیری و جوش می‌شود، بنابراین مقدار آن در خاک خشت به 30% محدود شده است. اگر سنگ آهک به صورت دانه درشت در خاک آجر موجود باشد پس از پختن خشت سنگ نیز پخته شده و به صورت CaO در می‌آید که این CaO پس از مکیدن آب ملات یا آب‌های نشت‌کننده می‌شکفد و آجر را می‌ترکاند. از این رو در خاک آجر نباید سنگ آهکی درشت وجود داشته باشد.

سولفات‌ها

سولفات‌ها به صورت سولفات‌های کلسیم، منیزیم، پتاسیم، سدیم، به شکل دانه درشت و گرد، کم و بیش در خاک آجر یافت می‌شوند. سولفات‌ها در موقع آسیاب کردن خاک به شکل گرد در می‌آیند و پس از مصرف شدن، آب ملات یا آب‌های نشت‌کننده دیگر را مکیده و به صورت سفیدک یا شوره در نمای ساختمان‌ها رو می‌زنند.

قسمتی از سولفات‌ها در گرمای زیاد کوره به SO3 و اکسید فلزی تجزیه شده و SO3 آنها به همراه گازها و بخارهای کوره از آن خارج می‌شود، ولی آنچه باقی می‌ماند پس از مصرف آجر، آب می‌مکد و به صورت H2SO4 در می‌آید که به آجر آسیب می‌رساند.

سولفات‌های محلول به همراه آب‌های نشت‌کننده در ملات آجر کاری نفوذ کرده و با تری کلسیم آلومینات موجود در سیمان‌های پرتلند معمولی ترکیب شده و کلسیم سولفوآلومینات یا اترینجیت ایجاد می‌شود که با انبساط همراه است و سبب خرد شدن ملات آجر کاری می‌شود. گاهی اوقات ورقه ورقه شدن سطح آجر‌ها با پیشرفت حمله سولفات همراه است که معمولاً یک اثر ثانویه به دلیل انتقال بار اضافی بر روی ردیف خارجی آجر کاری است که به نوبت بر روی سطوح خارجی آجرها یعنی جائی که بندها بیشترین انبساط را پیدا کرده‌اند متمرکز می‌شود. ورقه ورقه شدن سطح آجرهای پوک و نیم پخته به دلیل تبلور سولفات‌ها در پشت رویه می‌باشد.

املاح آهنی

سولفور آهن FeS2 در کوره تجزیه و به SO3 و اکسید آهن تبدیل می‌گردد. اگر SO3 با اکسیدهای فلزی همانند MgO، CaO، K2O، Na2O ترکیب شود سولفات به وجود می‌آید که نقش آن در آجر ذکر شد. اکسید آهن در آجر، کارگداز آور را انجام می‌دهد، اگر Fe2O3 در خاک آجر به 5 درصد وزن آن برسد، دمای ذوب را کاهش می‌دهد و رنگ آجر نیز سرخ می‌شود و به این سبب در آجر نسوز مقدار آن محدود شده است. این نوع خاک برای ساختن لوله سفالی یا تنبوشه که نم نمی‌کشد و آب از آن نفوذ نمی‌کند مناسب است. در گرمای کم کوره، اکسید آهن به صورت FeO است که رنگ آن کبود چرک است و از این رو آجرهایی که در گرمای کم پخته شده باشند و به اصطلاح نیم پخته باشند به این رنگ در می‌آیند. وجود املاح آهن سبب کم شدن نفوذ‌پذیری آجر و دوام آن می‌شود.

منیزیم نیز در رنگ آجر تأثیر می‌گذارد.

مواد گیاهی

مواد گیاهی موجود در خاک آجر در کوره می‌سوزند و جای آنها خالی می‌ماند و آجر پوک می‌شود.

قلیائی‌ها

قلیائی‌ها به عنوان گدازآور عمل می‌کنند و همچنین سبب شوره‌زدگی آجر می‌شوند. طبق استاندارد ملی ایران به شماره 1162 ترکیب خاک مناسب برای آجرپزی باید به شرح ذیل باشد:

ویژگی‌های شیمیایی

1- کاهش وزن در دمای سرخ شدن 1000 درجه سیلسیوس، نباید از 16 درصد تجاوز نماید.

2- مقدار انیدرید کربنیک CO2 موجود در خاک رس نباید از 5/8 درصد تجاوز کند.

3- درصد انیدرید سولفوریک SO3 نباید از 5/0 درصد تجاوز کند.

سیلیس (SiO2) از 40 تا 60درصد

آلومین (Al2O3 ) از 9 تا 21 درصد

اکسید آهن (Fe2O3 ) از 3 تا 12 درصد

اکسید کلسیم (CaO) حداکثر 17 درصد

اکسید منیزیم (MgO) حداکثر 4 درصد

ویژگی‌های فیزیکی

1- دانه‌بندی: باقی مانده روی الک 149 میکرون یا نمره 100، نباید از 5/7 درصد تجاوز نماید.

2- حد حالت خمیری (P.L) خاک از 17 تا 30 درصد باشد.

مراحل ساخت آجر

مراحل ساخت آجر عبارتند از:

الف) استخراج و کندن مواد خام

خاک‌های رسی بیشتر در عمق کم واقع شده‌اند، ولی برخی از خاک‌های نسوز را باید از عمق بیشتری استخراج کرد. عمل کندن خاک با وسائل دستی یا ماشینی صورت می‌گیرد و سپس به وسیله کامیون و در کارخانه‌های بزرگ توسط ریل و واگون به کارخانه حمل می‌شود. خاک سطحی که نباتی است کنار زده می‌شود و ریشه گیاهان و سنگ‌های درشت را نیز از خاک جدا می‌کنند، سپس چنانچه کلوخه‌های درشتی در خاک موجود باشد آنها را می‌شکنند و خاک حاصله، توسط تسمه نقاله به سمت بالا هدایت شده و به انبار می‌رود. در محل انبار است که خاک های رسی را که از نقاط مختلف معدن آورده شده‌اند خوب به هم می‌آمیزند تا تغییرات ویژگی‌های شیمیایی و فیزیکی خاک به حداقل تقلیل یابد. در برخی موارد می‌توان بخشی از مواد اولیه را از فرآورده‌های جنبی عادی دیگر مانند معدن شن و ماسه و بوکسیت و یا تفاله صنایعی مانند ذوب آهن به دست آورد.

برای تولید هر هزار قالب آجر که وزن آنها به 2250 تا 3000 کیلوگرم می‌رسد به استخراج و حمل 4 تا 5 تن مصالح خام نیاز است و از اینجا می‌توان به عظمت و اهمیت کار استخراج و حمل مواد خام در کارخانه‌های بزرگ که تولید آنها به میلیون‌ها قالب می‌رسد پی برد.

ب) آماده سازی مواد خام ( یا ساختن گل)

در روش دستی در خاک آجر آبخوره می‌سازند و در آن آب می‌ریزند و می‌گذارند کم کم آب بخورد خاک رفته و دانه‌های خاک کاملاً خیس شده و خاک به صورت خمیر درآید.

در کارخانه‌های جدید ابتدا سنگ‌ها را از خاک‌ جدا کرده و بعد کلوخه‌های خاک را در سنگ شکن اولیه خرد کرده و اندازه آنها را به حداکثر 50 میلی متر می‌رسانند، سپس آنرا توسط تسمه نقاله‌ای به آسیاب هدایت کرده و در آنجا خاک به صورت گرد در آمده و خوب به هم آمیخته می‌شود. خاک آسیاب شده از میان یرند لرزان عبور داده می‌شود و فقط قسمتی که به صورت گرد در آمده از آن عبور می‌کند و دانه‌های درشت دوباره به آسیاب برگردانده می‌شود تا عمل خرد شدن آنها کاملاً انجام شود. خاک گرد شده به وسیله تسمه نقاله به انبار حمل می‌شود. به خاک گرد شده آب می‌افزایند و آنرا با وسائل ماشینی به هم می‌زنند تا به حال خمیر درآید و گل شود. این عمل معمولاً در آسیاب گل‌سازی انجام می‌شود. مقدار آب بسته به روشی است که برای قالب‌گیری به کار گرفته می‌شود.

ج) قالب‌گیری یا خشت‌زنی

در روش سنتی، قالب چوبی خشت‌زنی را روی زمین صاف گذارده در آن گل می‌ریزند و با انگشتان دست به آن فشار می‌دهند تا قالب کاملاً پر شود و گل به شکل قالب در آید. روی خشت را با کف دست صاف می‌کنند و پس از خشت‌مالی قالب را برداشته آنرا تمیز و آب‌مالی می‌کنند و برای خشت‌زنی بعدی آنرا پهلوی خشت اولی قرار می‌دهند. آب‌مالی کردن داخل قالب از چسبیدن گل به آن جلوگیری می‌کند. در برخی نقاط مرسوم است که به جای آب مالی کردن، داخل قالب را ماسه می‌پاشند، یا با لجن کارخانه‌های سنگ‌بری آنرا آغشته می‌کنند. قالب‌ها در روش سنتی می‌توانند فلزی باشند یا می‌توان داخل آنها را با فلز آستر کرد تا دوام آنها افزایش یابد. قالب‌های چندتائی نیز در بعضی جاها معمول است که سبب افزایش نسبی تعداد خشت های تولید شده می‌گردد. خشت‌زنی، روی میز نیز می‌تواند انجام شود و برای صاف کردن روی آن نیز می‌توان به جای دست از سیم یا کاردک‌های چوبی استفاده کرد. در برخی کشورها نظیر هندوستان قالب‌هایی برای خشت‌زنی ابداع شده که شبیه دستگاه ‌های بلوک‌زنی است و خشت با یاری پای کارگر زده می‌شود. در پاره‌ای کشورهای صنعتی علیرغم گرانی دستمزد، هنوز هم برای ساختن آجرنما و اشکال به خصوص و یا منظورهای خاص، روش دستی معمول بوده و برخی از محصولات آنها از کیفیت خوب برخوردار است و طرفداران زیادی دارد، ولی این روش به هیچ وجه اقتصادی نیست.

در ایران خشت آجر قزاقی را با دست تهیه می‌کنند و روی آنرا خاکستر می‌پاشند و پس از اینکه خشت کمی سفت شد سطوح آنرا کوبیده و صاف می‌کنند. قزاقی‌هایی که اخیراً با ماشین تولید می‌شوند دارای کیفیتی به خوبی قزاقی‌های دستی نیستند.

روش قالب‌گیری خاک

در کارخانه‌های آجر‌پزی سه روش عمده برای قالب‌گیری خاک وجود دارد که عبارتند از: (1) روش گل سفت یا برش با سیم، (2) روش گل نرم و (3) روش پرس کردن خاک نیمه خشک.

روش گل سفت

در روش گل سفت فقط به اندازه‌ای آب اضافه می‌شود که خاک به حالت خمیری درآید. میزان آب بسته به نوع خاک از 15 تا 25 درصد وزنی تغییر می‌کند. خمیر خاک از میان ماشین مکنده‌ای عبور می‌کند و هوازدائی می‌شود، حباب‌ها و فضاها از هوا خالی می‌شوند، در ضمن به واسطه این عمل کارپذیری خمیر و مقاومت آن نیز افزایش می‌یابد. سپس این خمیر به وسیله یک مارپیچ چرخنده به جلو رانده و از میان یک قالب عبور داده می‌شود و شکل آنرا به خود می‌گیرد و منشوری ممتد از گل با شکل و اندازه معین و خاص ایجاد می‌شود و همزمان با آن نقش دلخواه به سطح آن داده می‌شود ( مثلاً به آن ماسه زده می‌شود)، این سه عمل مجموعاً در یک آسیاب گل‌سازی یا الکسترو انجام می‌گیرد.

منشور گلی از مقابل یک دستگاه برش اتوماتیک عبور داده می‌شود و توسط سیم به طول‌های معینی بریده می‌شود. قطعات بریده شده توسط یک نوار نقاله به محوطه بازرسی حمل شده و در آنجا قطعات مورد قبول به قسمت خشک‌کن منتقل گردیده و قطعات مردود دوباره به آسیاب گل‌سازی برگرانده می‌شوند و باز وارد خط تولید می‌گردند. امروزه مقدار معتتابهی از آجر و بلوک‌های سفالی با این روش تهیه می‌شوند.

روش گل نرم

این روش فقط برای ساختن آجر به کار گرفته می‌شود و برای خاک‌هایی اعمال می‌شود که مقدار آب محتوای آنها به حدی زیاد است که برای روش گل سفت مناسب نیستند. میزان آب برای خمیر کردن در این روش 20 تا 30 درصد وزنی می‌رسد و خمیر حاصله در قالب‌هایی ریخته شده و فشرده می‌شود. این روش بیشتر در ایالات متحد آمریکا و برخی نواحی کشورهای اروپایی و بریتانیا مرسوم است.

عیب خشت‌هایی که با گل تهیه می‌شوند اینست که پس از بخار شدن آب آنها فضای خالی در آجر باقی می‌ماند که سبب کم شدن مقاومت آن می‌گردد، به علاوه مقداری هزینه، صرف بخار کردن آب در قسمت خشک کن می‌شود.

روش پرس کردن خاک نیمه خشک

در این روش که اخیراً ابداع شده خاک آجر را در آسیاب کاملاً نرم می‌کنند و مقدار کمی آب که حداکثر آن 10 درصد است به آن می‌زنند تا نمناک شود و با این خاک نمناک درون قالب‌های فولادی با فشار زیاد خشت می‌زنند.


وب هاستینگ    انجمن لینوکس ایران     انجمن هاست ایران     انجمن سرورهای مجازی

بررسی سیاستهای مسکن در اروپا

در این مقاله با مراجعه به چند منبع خارجی سعی شده است بصورت خلاصه نگاهی به سیاست‌های کشورهای اروپائی در زمینه مسکن بشود، تا از یافته‌های آنان در حد ممکن استفاده گردد یک نگاه کوتاه به این سیاست‌ها چنین معلوم می دارد که ازسال 1960 به بعد در کشورهای اروپائی چهار نوع سیاست به شرح زیر در زمینه مسکن بکار گرفته شده است
دسته بندی معماری
فرمت فایل doc
حجم فایل 12 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 12
بررسی سیاستهای مسکن در اروپا

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

در این مقاله با مراجعه به چند منبع خارجی سعی شده است بصورت خلاصه نگاهی به سیاست‌های کشورهای اروپائی در زمینه مسکن بشود، تا از یافته‌های آنان در حد ممکن استفاده گردد.

یک نگاه کوتاه به این سیاست‌ها چنین معلوم می دارد که ازسال 1960 به بعد در کشورهای اروپائی چهار نوع سیاست به شرح زیر در زمینه مسکن بکار گرفته شده است.

1- اگر حکومت دست راستی باشد، اعتقادی به مداخله مستقیم در امر ساخت و ساز مسکن ندارد. اما ساخت بناهای اجتماعی را تشویق می‌کند و وام با بهره کم را در اختیار سازندگان و خریداران این واحدها قرار می‌دهد ومالکیت زمین را نیز آزاد می‌گذارد.

2- اگر حکومت دست چپی باشد بر مداخله دولت بصورت مستقیم در امرساخت وساز مسکن تأکید دارد. هم‌چنین بناهای استیجاری را توسعه می دهد. بخش خصوصی را نیز تشویق به ساخت این نوع بناها می‌نماید.

3- اگر حکومت از نظرگاه سیاسی اعتقاد به ماینه‌روی دارد، هم در زمینه بناهای اسیتجاری مشارکت دارد هم بر فعالیتهای بخش خصوصی نظارت دقیق می‌کند وهمچنین خصوصی‌سازی مسکن از نیز تعقیب می‌کند.

4- نوع چهارم سیاست‌ها در زمان تاچر مورد استفاده قرار گرفت. دولت محافظه‌کار انگلیس در سال 1980 بمنظور برانگیختن اقتصاد راکد انگلیس سرمایه‌گذاری در زمینه بناهای مسکونی و صنعتی قدیمی که رها شده بودند را مورد توجه قرار داد. قبل از این تاریخ بسیاری از صنایع و واحدهای مسکونی واقع در مراکز قدیمی شهری، رها شده وساکنان و صاحبان آنها به حومه شهرها نقل مکان کرده بودند وبتدریج اینگونه بناها رو به تخریب گذاشته بود و غیرقابل استفاده شده بودند. بنابراین اگر بخش دولتی و بخش خصوصی هماهنگ می شدند وسرمایه‌های خود را در این زمینه بکار می‌برند می‌توانستند بجای ساختمانهای قدیمی، فروشگاهها، واحدهای مسکونی وتإسیسات شهری را بسازند. در سال 1980 حکومت محافظه کار تاچر چنین سیاستی را تشویق کرد و باین ترتیب بناهای قدیمی اینگونه مراکزشهری مورد بازسازی قرار گرفت، در چهار شهر بات، یورک، چستر چه چستر که شهرهای تاریخی انگلیس بودند طرحهای خاصی اجرا شد و به این ترتیب در زمینه صنایع ومصالح ساختمانی نیز تاثیر مثبت بجای گذاشت و بافت‌های تاریخی درشهرهای قدیمی انگلیس سر وسامان گرفت و فضاهای قدیمی آنهابازسازی شد.

این چهار نوع تجربه در اروپا توانسته کم و بیش نیازهای مسکن را از سال 1960 به بعد در اروپا فراهم سازد. مقایسه اینگونه سیاستها با سیاسیتهای برنامه‌های دوم و سوم جمهوری اسلامی ایران، نکات معینی را آشکار می‌سازد.

در اروپا علیرغم سختی های جنگ جهانیدوم دربسیاری از کشورهای اروپائی سیاست‌های اقتصادی، اجتماعی در نیمه اول قرن بیستم شکل گرفته است. و دموکراسی لیبرال در کشورهای اروپائی کم و بیش توانسته در زمینه تامین و کاربرد، فرمول‌بندی سیاست‌های مشخصی براساس بازار اجتماعی با در نظر گرفتن رفاه مردم به اجرا گذاشته شده است و پاره‌ای از سیاست‌ها نیز آنرا استحکام بخشیده است. ساختمان واحدهای مسکونی با مقیاس‌های بزرگ که غالباَ همراه با یک واعانه دولت بوده تا دهه 1960 شروع به پاسخ به نیازها و کبودهای مسکونی نمود یعنی از این تاریخ به بعد تقریباَ به کمبودها پاسخ داده شد. و در بسیاری از کشورهای اروپائی بصورت هماهنگ، تأمین واحدهای مسکونی- اجتماعی بخشی ازکمبودهای مسکن را حل کرده‌اند.


وب هاستینگ    انجمن لینوکس ایران     انجمن هاست ایران     انجمن سرورهای مجازی

باستان شناسی و هنر اشکانی

خشایارشا برای جبران شکستی که در دشت ماراتن به لشگریان پدرش وارد شده بود، در سال 480 قم با سپاه‌گرانی که هرودت مورخ یونانی تعداد آنها را به گزاف 2641000 نفر و سایر مورخین 100000 نفر و برخی هم 35000 نفر نوشته اند، عازم یونان شد، و با سپاه ده هزار نفری اسپارت به فرماندهی لئونداس به جنگ پرداخت که ظاهراً فاتح شد و مردم اسپارت شهر را تخلیه کردند و خشایا
دسته بندی باستان شناسی
فرمت فایل doc
حجم فایل 27 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 40
باستان شناسی و هنر اشکانی

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

تاریخ فرهنگ و تمدن سلوکی و اشکانی

خشایارشا برای جبران شکستی که در دشت ماراتن به لشگریان پدرش وارد شده بود، در سال 480 ق.م با سپاه‌گرانی که هرودت مورخ یونانی تعداد آنها را به گزاف 2641000 نفر و سایر مورخین 100000 نفر و برخی هم 35000 نفر نوشته اند، عازم یونان شد، و با سپاه ده هزار نفری اسپارت به فرماندهی لئونداس به جنگ پرداخت که ظاهراً فاتح شد و مردم اسپارت شهر را تخلیه کردند و خشایارشا هم آنجا را به آتش کشید و در دنباله اقدام توسعه طلبانه‌اش معبد پارتنون را که متعلق به آتنا دختر زئوس خدای خدایان بود آتش زد.

در بابل نیز چنین کرده بود و مجسمه مردوک خدای ملی بابلیان را که مورد ستایش و احترام مردم بابل و بعضی از مردم کشورهای دیگر امپراطوری بودند از معبد بزرگ بعل خارج کرده بود. همه این خودخواهی‌ها به آشفتگی هر چه بیشتر اوضاع کمک می‌کرد و در نتیجه آتش طغیان و شورش‌ها را تندتر می ساخت و بر شدت نارضایتی‌ها می‌افزود، چنان که آتش کینه مردم آتن بر علیه ایران افروخته شد و پیوسته مترصد بودند که در فرصتی مناسب از پارسیان انتقام گیرند. اگر چه در زمان خشایارشا به علت عدم وحدت در شهرهای یونانی این کار عملی نبود، ولی سرانجام در زمان داریوش سوم اهالی مقدونیه پرچمدار این نهضت و اندیشه در سرزمین یونان شدند.

مقدونیه سرزمینی ثروتمند بود و اساس اقتصاد آن بر پایه کشاورزی خوب مقدونیه نهاده شده بود و همین امکانات طبیعی سبب شده بود ملت واحدی از کشاورز و گله‌‌دار و شبان تحت اداره یک نفر پادشاه در آنجا تشکیل شود. در صورتیکه موقعیت جغرافیایی یونان بگونه‌ایست که مانع شده است از اینکه مقر یک ملت واحد باشد بلکه آن را مجموعه ای از دول کوچک ساخته بود که برای امر معاش خود ناچار متوجه دریا بودند. وانگهی مرد مقدونی حق نداشت اگر آدمی نکشته با دیگر مردان روی یک میز بنشیند مگر بدست خود لااقل‌گزاری کشته باشد. از طرفی اختلافات و کشمکش‌هایی پیوسته بین این دول وجود داشت. چنانکه فیلیپ پدر اسکندر در دوره جوانی مدت سه سال، بطور گروگان در تب، که آن زمان دولت نظامی مهم یونان بود بسر برد و بعد از این اسارت بود که موفق شد سپاهی بنام فلانژ تشکیل دهد در حالیکه آتن و تب با به قدرت رسیدن فیلیپ سخت مخالف بودند اما در جنگهایی که فیلیپ با قبایل مختلف کرد با دولت‌های تب و آتن که با هم متحد شده بودند وارد جنگ شد. فیلپت فاتح شد و بعد تسخیر آتن و تب متوجه اسپارت گردید و آنجا را نیز به تصرف خود درآورد و بعد از این فتوحات بود که فیلیپ، خود را سردار کل یونان معرفی کرد و آنگاه برای انتقام گرفتن از ایران از مردم یونان و مقدونی درخواست کمک و یاری نمود که ظاهراً جزو مردم اسپارت پذیرفته شده؛ چون نظام اجتماعی و حکومتی با آنکه تحت اختیار روسایی بود که مالک زمینهای وسیعی بودند و از نظر کشت و زرع درآمد سرشاری داشتند که می‌توانستند شاه را در جنگ یاری دهند. قدرت دینی و قضایی و نظامی هم در دست شاه بود و فیلیپ توانسته بود یا تشکیلات مجهز و با نیروی نظامی خود موجبات وحدت سرزمین هلاد (یونان قدیم) را فراهم نماید و با اجتماع ملت یونان در گرد تاج و تخت خود تحت عنوان منتقم یونانیان از پارسیان، توجه و حمایت اهالی آتن و تب را نیز کاملاً جلب کند. ب طوری که سپاهی مرکب از سربازان سنگین اسلحه با نظم و ترتیب خاص آمادگی خود را برای حمله اعلام داشته بودند، که پیش از اقدام به این امر برای مرگ او توطئه‌ای بعمل آمد و فیلیپ را به قتل رساندند.

به نظر می رسد که این سوء قصد توسط عاملین ایرانی یا طرفداران حکومت پارسی انجام گرفته باشد. زیرا قتل فیلیپ هیچگونه تغییری در اندیشه ضد ایرانی مقدونی‌ها نداد و جانشین فیلیپ مقدونی پسر 22 ساله‌اش اسکندر پرچمدار نجات یونانیان از یوغ ایرانیان شد و راه پدر را دنبال کرد و با حمایت و کمکی که از اهالی آتن و تب گرفته بود با سپاه منظم مقدونی که در ستاد آن مورخان، جغرافی‌دانان، دانشمند و حتی گیاه‌شناسان هم بودند عازم ستیز با شرق شد. او از شاگردان تحصیل کرده مکتب ارسطو بود و از دانش‌های زمان بهره کافی گرفته بود، دارای زیرکی و هوش سرشاری بود او را شکارچی قابل و مرد کاملی نوشته اند که در این لشگرکشی‌ها برای تهییج سربازان یونانی تصمیم گرفت از همان راهی که خشایارشا به یونان آمده بود راهی پارس شود یعنی از تنگه‌داردانل (هلس پونت)، خود اسکندر اولین کسی بود که از کشتی پا به خشکی نهاد. او از اشتیاق اعمال قهرمانه‌اش بر خود می‌لرزید و در اولین قدم بر طبق نقشه‌اش شهر تروا را در آسیای صغیر تصرف کرد و آنرا به آتش کشید و در این شهر پس از اولین پیروزی اساسی اقدام به حمله را جنگ انتقامی و مذهبی بر ضد آسیا اعلام کرد؛ و آن را یک سفر جنگی تلافی‌جویانه تلقی کرد و برای شادی ارواح قهرمانان یونانی دستور قربانی داد و سپاهیان اسکندر هم که تنها آرزویشان عبور از سواحل مدیترانه بود به شوق آمده بودند.

اما باید گفت که اسکندر پا را راهی گذاشته بود، که فقط جنبه انتقام مذهبی نداشت، زیرا بعداً خواهیم دید که برای مطامع جهانگشایی اسکندر نمی‌توان حدی قائل شد. حتی هدف اسکندر تنها بدست آوردن متصرفات ایرانی مانند سوریه، مصر و بابل نبود، بلکه اشغال خود کشور هخامنشی بود؛ او می‌خواست دنیایی را به زیر سلطه خود درآورد، بخت هم او را یاری کرد چون بدون هیچگونه برخوردی پس از آسیای صغیر وارد مصر شد و راه مواصلاتی خویش را با یونان تعیین کرد و با تسخیر سواحل دریا سپاهیانش را از گزند هر نوع حمله دریایی از طرف داریوش سوم محفوظ نگهداشت. مضافاً به اینکه داریوش هم که از باده غرور و قدرت سرمست بود به جای مقابله با لشگریان اسکندر، با همه تجهیزات نظامی و امکانات وسیعی که داشت فقط فرمان صادر می‌کرد که اسکندر را این چنین و آن چنان کنید، اسکندر را به زنجیر کشیده به پایتخت شوش بفرستید. غافل از اینکه وقتی اسکندر وارد مصر شد چون مصریان دل خوشی از حکومت ایرانیان نداشتند اسکندر به راحتی آن کشور را منصرف شده بود از طرفی سپاهیان یکدست یونانی اسکندر که برای هدفی تعیین شده می‌جنگیدند، با لشگریان مخلوط داریوش که ترکیب از مزدوران یونانی و ایرانی بودند فرق داشتند و هنگامیکه در گرانیک اولین برخورد بین دو سپاه پیش آمد با همه غیرت و مردانگی که سربازان ایرانی از خود نشان دادند مع‌الوصف کاری از پیش نرفت. آرین می‌نویسد که ممنون سرکرده قوای مهم مزدور یونانی در سپاه ایران به سرداران ایران پیشنهاد نمود که باید عقب نشست و شهر و دهات مسیر حمله اسکندر را آتش زد ولی سرداران ایرانی این پیشنهاد ممنون را نپذیرفتند و سرانجام هم شکست خوردند و فرار را بر قرار ترجیح دادند و اسکندر با موفقیت وارد سارد شد. مرحله دوم جنگ اسکندر جنگ ایسوس بود که در نزدیکی شهری به همین نام روی داد. مورخین، سپاهیان ایران را در این جنگ بالغ بر 600 هزار تن ذکر کرده اند و سپاه اسکندر را سی‌هزار تن و داریوش خود بر طبق رسم تغییر ناپذیر شاهی در قلب لشگریان قرار داشت و هنگامی که نائره جنگ به طرف او زورآور گردید رو به فرار نهاد و حتی برای سبک کردن ارابة خود سپرش را نیز به دور انداخت.

از این شکست داریوش توسط اسکندر و سردارش، پارمنیو یک تابلوی خاتم کاری که در پومپه کشف شده و در موزه ملی ناپل است تهیه کرده که حکایت دارد که: شاه هخامنشی از حمله نیزه اسکندر سخت وحشت کرده و ارابه چی اسبها را برای فرار از مهلکه با شلاق می‌زند و یک نفر پارسی از آب پیاده شده اسبش را به داریوش می‌دهد که فرار کند و او چنین کرده است. تلفات قشون ایران را در این جنگ بالغ بر صدهزار تن نوشته‌اند. از جمله غنایمی که از این نبود نصیب سپاه اسکندر شد، سراپرده داریوش، مادر و زن و دو دخترش و بیش از معادل یک میلیون لیره غنایم جنگی دیگر و بدین ترتیب قسمت ایران غربی به تدریج به دست فاتح جوان مقدونی افتاد.

داریوش برای نجات خانواده‌اش پیام صلحی برای اسکندر فرستاد که در برابر تزویج اسکندر با دخترش و دادن غنایم جنگی دیگر از ادامه جنگ صرف نظر کند، اما اسکندر نپذیرفت و به داریوش پیام داد که باید او را سلطان خود بشناسد، همچنانکه او را در مصر فرعون شناخته بودند و در معبد آمن مصر ، هاتف معبد؛ تسلط بر جهان را برای او پیش‌بینی کرده بود و او را به عنوان پسر خدا اعلام داشته بود، بدیهی است که پس از فتح الیوس و شکست کامل سپاهیان ایران و هزیمت داریوش، اسکندر حاضر به مصالحه نبوده و به راه خود ادامه داد و فاتحانه عازم بین‌النهرین گردید و از دجله و فرات هم گذشت. سومین پیشنهاد مصالحه داریوش که این مکان مرز دو امپراطوری ایران و یونان باشد و داریوش تسلط اسکندر را بر شهرهای مفتوحه می‌پذیرد، نیز مورد قبول واقع نشد و داریوش ناچار به ادامه جنگ با اسکندر شد و جنگی سخت در دامنه جبال آشور در اردبیل در محلی بنام گوگمل یا (مرتع شتران) درگرفت که به شکست سپاهیان ایران منجر شد و داریوش بسوی هگمتانه فرار کرد. پس از این پیروزی اسکندر وقتی وارد بابل شد. مردم از او استقبال کردند و اسکندر هم مناسب دید که خود را شاه ایران بداند و برای دلجویی و توجه اهالی بابل دستور باز پیرایی و بازسازی معبد بعل را که خشایارشا خراب کرده بود، صادر کرد و در تعقیب داریوش روانه شوش، پایتخت ایران گردید. پایتختی که بر روی خرابه‌های ایلام ساخته شده بود و بصورت مرکز جهانی تجلی کرده بود و سفرا و فرستادگانی از کشورهای مختلف که در آن زمان شناخته شده بودند به آنجا گسیل می شدند، بسیاری از مردمان سیاسی رانده شده از زونان هم در پناه این تختگاه بسر می‌بردند. شوش بصورت یک بنگاه علمی از نویسندگان و شعرا، و پزشکان و هنرمندان یونانی درآمده بود که داریوش آن را بسیار دوست‌ می‌داشت و فتح آن یکی از آرزوها و مقاصد مهم اسکندر در جنگ با ایران بود که با تصرف شوش نه تنها این آرزوی اسکندر برآورده شد بلکه غنایم زیادی به چنگ سربازان مقدونی افتاد.

خانواده داریوش که در سپاه اسکندر اسیر بودند به شوش رسیدند و در آنجا مستقر شدند، اسکندر پس از مدتی اقامت در شوش و به رسمیت شناختن خود به جانشینی داریوش سوم، عازم تخت جمشید شد و با گنجینه‌های زیاد آنجا روبرو گردید، و بساط عیش و عشرت را رد تخت جمشید گستراند، و در اینجا به عهده قول و وعده‌های خود وفا کرد و سرانجام به جبران آتش زدن معبد پارتنون صفه تخت جمشید را به آتش کشید. عملی که برای مورخین متعصب غربی باورکردنی نیست، اما کاوشهای باستان‌شناسی و عملیات حفاری تخت جمشید این مطلب را تأیید می‌کند و هنوز بقایای پرده های سوخته و سایر اشیاء بدست آمده دال بر آتش کشیدن آنجا توسط اسکندر است. اسکندر پس از چهار ماه اقامت و خوش‌گذارانی در تخت جمشید و به آتش کشیدن آنجا و چند بار هم بازدید از آرامگاه کورش در پاسارگاد چون اطلاع یافت که بسوس نایب‌السلطنه، داریوش را دستگیر و اسیر و محبوس کرده است به تعقیب او پرداخت، اتفاقاً در اطراف دامغان به اردوی فراریان رسید و در همین جا بود که با جسد کشته شده داریوش که با ضربت خنجر یکی از شهربانانش به قتل رسیده بود، روبرو شد.

اسکندر وقتی با این حادثه روبرو شد دستور داد که جسد را به شوش منتقل کنند و به خانواده او بسپارند و به یکی از سرداران ایرانی بنام اسپی تامن[1] دستور داد که بسوس قاتل داریوش را که به بلخ فرار کرده دستگیر کند، که پس از دستگیری بسوس او را در همدان به دار کشید و در ادامه راهش به سوی شرق رهسپار شد و ایران شرقی را هم اشغال کرد. با وجودی که ایجاد آرامش و صلح در سرحدات شمالی مدتی طول کشید؟، اما اسکندر با جنگ و ستیز تا سیحون پیش راند و پس از ازدواج با رخسانه یا روشنک دختر اکسیارتس[2] امیرسغد در سال 327 ق.م از طریق هندوکش عازم هند گردید. که در این لشگرکشی قشون اسکندر را یکصد هزار نفر نوشته‌‌اند که از معبر خیبر و پلی که روی سند ساخته بودند گذشته و به شهر تاکسلا در پنجاب وارد شد.

نوشته‌اند پادشاه و اهالی آنجا با ‎آغوش باز اسکندر را پذیرفتند و او از آنجا به طرف رود هی واس پس از (جلم امروزی) رهسپار شد که پادشاه آنجا به نام پروس با سی‌هزار سپاهی و فیلهای جنگی زیاد مهیای روبرو شدن با قشون اسکندر بود، مقدونی‌ها وقتی با این پیلها مواجه شدند جنگ را بی‌‌نتیجه تلقی کردند. اما اسکندر بیدی ن بود که از این بادها بلرزد و با وجودیکه لشگریان از نظر تعداد فزونی داشتند در این درگیری تلفات زیادی به مقدونیها وارد شد اما سرانجام جنگ به نفع فاتح یونانی تمام شد و پروس اسیر گردید. پس از آن پیروزی اسکندر تا رود هیفاز[3] (رود بیس امروزی) پیشرفت اما قشون خسته اسکندر در کنار این رود وقتی از مطامع و هدف جهانگشایی بی‌حد اسکندر مطلع شدند و ترس از اینکه اگر دورتر بروند با پادشاهی قویتر از پروس و با پیل‌های بیشتر روبرو خواهند شد، به اسکندر گفتند فتوحاتی که شده کافی است و هر زحمتی حدی دارد و مخصوصاً یکی از سردارانش بنام کی نس[4] به اسکندر گفت اگر در مقام جهانگشایی بیشتری هستی باید بانی که از لشگریان ما تعداد کمی باقی مانده و بهتر است بر گردی و قشون جدید و تازه نفسی تهیه کنی. اسکندر وقتی تمرد و نافرمانی را در قشون یونانی و مقدونی احساس کرد علیرغم تمایلاتش تصمیم به مراجعت گرفت 325 ق.م.


وب هاستینگ    انجمن لینوکس ایران     انجمن هاست ایران     انجمن سرورهای مجازی

بررسی دیوارهای موازی

“ردیف های موازی از دو سری ساختمان معرف اصطلاحی است که ما به عنوان خیابان شناخته ایم خیابان مملو از ساختمان هاست خیابان خانه ها را از هم جدا می کند و آنچه که ما را قادر می کند تا از یک خانه به خانة دیگر برویم یا در طول خیابان از میان خیابان
دسته بندی معماری
فرمت فایل doc
حجم فایل 104 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 29
بررسی دیوارهای موازی

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

“ردیف های موازی از دو سری ساختمان معرف اصطلاحی است که ما به عنوان خیابان شناخته ایم. خیابان مملو از ساختمان هاست. خیابان خانه ها را از هم جدا می کند و آنچه که ما را قادر می کند تا از یک خانه به خانة دیگر برویم. یا در طول خیابان از میان خیابان.

جرج پرک. ترجمه شده توسط استتوروک

انواع فضاها و سایر مقالات، (1974)

صفحه 450 و 1997

عنوان صفحه: در بعضی از ساختمان ها فضا با استفاده از دیوارهای موازی سازماندهی می‌شود.

یکی از آسانترین ، قدیمی ترین و هنوز قابل استفاده ترین استراتژی های معماری استفاده از دیوارهای موازی و مستقیم است. این استراتژی منطبق بر معماری های قبل از تاریخ است و تا کنون ادامه یافته است. معمارها تمام امکانات آن را درست در اول قرن بیستم جستجو کردند. به نظر نمی‌آید که پتانسیل این استراتژی خسته کننده و غیر قابل استفاده شده باشد.

جذابیت واقعی این ترتیب و استراتژی کاملاً ساده و غیر پیچیده در سادگی ساختاری آن است و این روش ساده ترین راه برای پوشاندن سقف بین دو دیوار موازی است.

اگر چه این روش ساده و بی تکلف است اما استفاده از دیوارهای موازی هم ظرافت های مربوط به خود را دارد. هنگامی که ما به معماری های قدیمی نگاه می کنیم از وجود آنهمه خلاقیت و ظرافیت و باریک بینی متعجب می شویم. آنچه را که باعث شگفت ما شده است می تواند هنوز مانند الگویی در دسترس و قابل استفاده ای برای طراحی و جستجوی ما باشد.

در فصل «هندسه های وجود» و در بخش ویژه «شش جهت – بعلاوة – مرکز چنین گفته شده است که معماری زمینی (خاکی) از چند جهت به زمین، آسمان، چهار جهت افقی و عقیدة مرکز مربوط می شود.

استراتژی دیوارهای موازی به ویژه مربوط است به چهار جهت افقی. و علت وجود این قدرت، تسلط آن بر این جهت هاست. در روش هایی که می تواند باعث احساس امنیت، جهت و کانون شود. محافظت داخل از باران و نور خورشید توسط سقف فراهم می شود. البته با استفاده از دیوارهای کناری، که می‌توان جهت راهرو را به دو سمت “عقب” و “جلو” و یا با افزودن یک دیوار پشتی غیرساختاری به یک – جهت جلو محدود کرد و در نتیجه ساختمانی را بنا کرد که تقریباً مانند یک غار است.

علم جهت و حرکت به وسیلة فضای محدود بین دیوارها مشخص می شود. خط و جهت در هر سوی می تواند قرار بگیرد به صورت مستقیم بین دیوارها، و یا می‌توان آن را در ارتفاع داخل ساختمان به اوج رساند و با استفاده از دیوار پشتی خاتمه داد.

تمام مشخصه های استراتژی دیوار موازی را می توان در همة ساختمان های باستان ملاحظه کرد.

در قرن نوزدهم میلادی “هنریش اشلیمان” باستانشانس شهری را کشف کرد که گمان می‌رفت شهر قدیمی “تروی” باشد که برخواسته های داستانهای مشهور “هنر است. تعدادی از بناها بر طبق دیوار موازی “سمت راست بالای صفحه ” ساخته شده بودند. سر در ساختمان نیز از دیوارهای موازی بنا شده بود.

اگر چه که خانه های شهر باستانی “تروی” براساس اجاق هایشان متمرکز شده بود، آنها در خانه هایشان قدرت تمرکز دیوارهای موازی را نشان نداده بودند. که منجر به ترکیب خط و مسیر جهت، همگرایی خط های منظره و چارچوب تشکیل شده به وسیلة دیوارها و سقف بالا و زمین زیر می شد.

وینسنت اسکولی (Vincent scully) در کتابش “زمین، مقبره و خداها به این نتیجه می رسد که یونان باستان علم جهت و تمرکز را برای ایجاد خانه هایشان با استفاده از دیوارهای موازی استفاده کرده اند تا ساختمان هایشان را به محل های مقدس نوک کوهها مربوط کنند. ارتفاع ساختمانهایی که سقفشان یکپارچه سنگی است (شکل زیر) نشان دهندة کشف استراتژی دیوارهای موازی در دوران باستان است. بعضی از نمونه های اولیه بدون شکل مشخص هستند (شکل سمت چپ) قرار گرفتن متعادل یک تکه سنگ عظیم بر روی تکه سنگ های ایستاده خود شاهدی بر این ادعاست. مثال های بعد (تصویرهای پایین) حتی تجربه اسکلت های ساختمانهای راست گوشه را با دیوارهای موازی شرح داده است. به نظر می رسد که پیشرفت و تکامل انسان در غارهای بدون شکل آغاز شد که زاییدة فرم ساختاری (هندسة ساختن) و نتیجه بخش تأثیرهای معماری است.

نقشة هر کدام از این خانه های تروژانی بیانگر الهام یک جفت دیوار متوازی در ذهن معمار بناهاست. روشن است که نوع قراردادن پشت و ورودی دیوارها در انتهای دیوارهای کناری قرار گرفته است. بزرگترین خانه ها به نظر نرمال ترین خانه ها است. با تنها یک خانه که محل اجاق است. خانه های کوچک دیگر دارای دو اتاق هستند با دیوارهای متقاطع – اتاق های پشتی احتمالاً اتاق های خواب بوده اند. توجه کنید که معمارهای این خانه ها به امکان استفاده از یک دیار برای ایجاد دو خانه توجه نکرده است. به جز در یک مورد، در مکانی که شکاف به اندازه کافی بزرگ است تا از آن فضا به عنوان راهرو با یک ورودی استفاده شود یک مکان بدون استفاده یا فضای “مرده” بین خانه ها وجود دارد.

استراتژی دیوارهای مساوی (موازی) زیر ساخت ساختارهای فضایی بناهای مقبره های یونان باستان بود و همچنین بنای کلیساها و قصرهای سلطنتی.

دیوارهای موازی همچنین زیربنای معماری مقبره های یونان شد. که از آن محورها به وسیله دیوارهای موازی دارای یک منظرة متقاطع هستند. (شکل بالا) کلیسای به سبک رومی را نشان می دهد که در آن منظرة دیوارها محور را بر روی یک محراب تا آخر جایگاه مقدس متمرکز کرده است. (در سمت چپ پایین صفحه) یک کلیسا مربوط به قرون وسطی که جایگاه محراب را همانگونه مشخص کرده است. اما با یک طاق نمای مصنوعی و ساختاری از یک سقف که دارای پایه و محافظ و تکیه گاه است. از طریق سفسطة استراتژی دیوار موازی، وجود ستون های درونی و بیرونی (ساختن ردیف ستون های اطراف تراس، قسمت وسیع سالن کلیسا و قسمت های پهلویی کلیسا ) و سپس الحاق کردن پنجره برای نورپردازی کردن و تکیه گاه ها برای مقاوم سازی ، در‌می یابیم که کلیساهای بزرگ قرون وسطی دستمایه های مشرکان و بت پرستان قرون وسطی است و خانه های اهالی قرون وسطی و ما قبل تاریخ و مقبره های یونان باستان و دنیای روم نمونه های بارز دیگری از وجود استراتژی دیوار موازی است.

در قرن بیستم میلادی، معمارها استفاده از روش دیوارهای موازی را سرلوحة کار خود برای ساختن ساختمانهای فضایی قرار دادند. اساس کارهای معماری همان دیوارهای موازی بود. عده ای دربارة داده های ارتودوکسی دیوارهای موازی نیز دچار چالش شده اند.

سه مثال بعدی همه مربوط به کلیساهاست. ابتدا معمارها این استراتژی را اساس کار و نیز آن را به عنوان شیوة سنتی ساخت در نظر گرفتند. در دو گونة دیگر اختلافات کشف شدند در دو مورد دلایل فضایی شاعرانه.

هنگامی که مایکل اسکات یک کلیسای جدید را در نکانیور ایرلند در سال 1960 طرح ریزی کرد او استراتژی دیوارهای موازی را به اساسی ترین شکل آن تبدیل کرد: دو دیوار که با یک سقف عریض و پایه دار پوشانده می شد. با محراب و صلیب در مرکز. یک دیوار در داخل ورودی و صندلی ها که در مرکز محور کلیسا قرار می گرفتند.

دیوارهای موازی یک عبادتگاه خصوصی دانش آموزان در اتانیمی از دیدگاه یک شخص به طبیعت که انتقال ماندائی ها به کلیسای مقدس را نشان می دهد.

ارجاع به یک کلیسای کامل شده فنلاندی مقبره اگون – معماری فنلاندی امروز 1968

در عبادتگاه دانش آموزان دانشگاه اتانیمی نزدیک هیلسینکی در فنلاند (راست)، دو دیوار موازی برای کانال زدن از یک فضای مادی به یک منظرة روحانی استفاده شده است. این مکان را دو معمار به نام های kaija و Hiekki طرح ریزی کردند و آن را در دامنة یک تپه بین درخت های غن و صنوبر در سال 7-1956 بنا کردند. مکان مخصوص کلیسا در میان جنگل به وسیله دو دیوار تکیه دار مشخص شده است. داخل شدن در کلیسا بااستفاده از دیوارهای متقاطع کنترل شده است. نقشه پنج ناحیه را در طول مسیر مشخص کرده است اولین ناحیه منظرة بیرونی کلیسا است. دومین ناحیه حیاط کلیسا است در داخل حیاط یک راهرو به داخل عبادتگاه دانشگاه می رود. که چهارمین ناحیه است: ناحیه سوم اتاق انجمن و فضای انبار عبادتگاه است. در داخل حیاط برج زنگ کلیسا قرار گرفته است که مانند یک نشانه است. پنجمین ناحیه که در داخل آن کسی نمی‌تواند وارد شود. و از طریق دیوار شیشه ای انتهای عبادت گاه می توان طبیعت را نظاره کرد. صلیب مرکزی در بیرون ساختمان و در میان درخت ها نصب شده است. نمازخانة کوچک خانة برجسته کلیسا باعث شده است که طبیعت را از نقطه نظر یک شخص در عبادتگاه و طبیعتی را که دیگری از نیمکت خودش و جایگاه صلیب نظاره می کند جدا شود.

عده ای از معمارهای اهل اسکاندیناوی در اواخر 1950 به نظر می آید که روش دیوار موازی را به کار برده باشند. نمونة بندی یک آرامگاه از عبادت گاه است در کمی (kemi) (صفحه مقابل قسمت بالا: همچنین در فنلاند) که (Osmo sipari) آن را طرح ریزی کرده است و در سال 1960 آن را بنا کرد. اگر دقت کنید دیوارهای موازی به صورت مثلث و در قسمت های مساوی هستند و صلیب مخصوص مراسم و تابوت به اندازة 90 درجه چرخیده اند. همچنین ورودی که مربوط به صلیب است بیشتر مانند یک دیوار است تا یک قسمت باز از نقشة دیوار موازی – دو دیوار مجزای دیگر در نقشه دیده می شود. سومین دیوار که به سمت بیرون عبادت گاه متمایل است و یکی در زاویه‌های راست به دیوارهای موازی که در را به زمین آرامگاه متصل کرده است و همچنین به درب اصلی عبادت گاه.

استراتژی دیوارهای موازی در طراحی خانه ها هم مورد استفاده بوده است. در تصویر سمت راست همانگونه که نشان داده شده است این استراتژی منجر به تکرار خانه‌های متوالی براساس خانه تراس دار شده است. در آن مکان هر سکونتی که بین دو دیوار مشترک قرار گرفته مشخص شده است. این دیوارهای مشترک اگر چه از نظر پنهان می مانند ولی اساسی ترین جزء ساختار فضایی خانه های ردیفی محسوب می شوند.


وب هاستینگ    انجمن لینوکس ایران     انجمن هاست ایران     انجمن سرورهای مجازی

بررسی خواص اصلی سازنده های سیمان

سیلیکات 3 کلسیم ـ سازنده و ترکیب فعال سیمان پرتلند است که در کلنکر به کل دانه هائی بنام آلبت Alite وجود دارد (C3S ناخالصیهائی همراه دارد که بحال معلق‌اند) خواص آلیت با C3S خالص اندکی متفاوت است
دسته بندی عمران
فرمت فایل doc
حجم فایل 15 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 15
بررسی خواص اصلی سازنده های سیمان

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

خواص اصلی سازنده های سیمان

سیلیکات 3 کلسیم ـ سازنده و ترکیب فعال سیمان پرتلند است که در کلنکر به کل دانه هائی بنام آلبت Alite وجود دارد (C3S ناخالصیهائی همراه دارد که بحال معلق‌اند). خواص آلیت با C3S خالص اندکی متفاوت است.

C3S موجب زیاد شدن مقاومت سیمان می‌شود و حرارت آبگیری آن بالنسبه زیاد است.

در زیر میکروسکوپ دانه های آن به شکل چندضلعی است که طول متوسط هر ضلع آن m 50 می‌باشد.

C3S در درجه حرارت بالاتر از °1900 سانتیگراد تجزیه و تبدیل به C3S و سیلیس می‌گردد.

همچنین در حین سرد کردن کلنکر هرگاه درجه حرارتی مدتی در حوالی °1100 بماند آلیت تجزیه شده و به C2S و آهک تبدیل می‌گردد. آهک تولید شده در این عمل را آهک ثانوی می نامند (در مقابل آهکی که از تجزیه کربنات کلسیم حاصل شده و به نام آهک اولی معروف است).

سیلیکات 2 کلسیم ـ ترکیبی است که موجب سخت شدن سیمان با مرور زمان می‌شود. این ترکیب هم ناخالصیهائی همراه دارد که خواص آن را اندکی متغیر می سازد و به نام Belite معروف است.

C2S را حداقل به چهار شکل، در درجات مختلف حرارت تشخیص داده‌اند:

°2130ـ°1470 C2S (a) °675 C2S (b)

°1470ـ°675 C2S (a) °820 C2S (g)

وقتی که شکل b به g تبدیل می‌شود حجم آن تا 10% زیاد و در نتیجه باعث خردشدن دانه ها و تشکیل گرد می‌گردد. این پدیده را پراکندگی و شگفتگی نامند که مخصوصاً در کلنکرهائی که C2S (b) زیاد دارد مشاهده می‌شود.

C2S (g) عملاً خاصیت هیدرولیک ندارد.

دانه های b که تعداد آنها در کلنکر بیشتر است باشکال مختلف و اغلب کروی شکل است که قطر متوسط آنها m 30 و سطح دانه های آن مخطط و یا صاف است (مخططها از تبدیل شکل a به b حاصل شده اند).

تبدیل شکل b به g را ممکن است با افزون Mn2O3 و B2O5 و As2O5 و P2O5 جلوگیری نمود. (زیرلا که g خاصیت هیدرولیک ندارد).

درحین سرد شدن نیز هرگاه C2S (b) بصورت دانه های درشت باشد در °500 به g تبدیل می شود، و حال انکه هرگاه دانه های آن ریز (به قطر کوچکتر از m5) باد تا درجه حرارت معمولی به شکل b باقی بماند. زیرا در اینحالت امکان تشکیل دانه اولیه g در محیطی که دانه ها ریز است کمتر می‌شود.

آلومینات 3 کلسیم C3A : ترکیبی است که موجب گیرش سریع سیمان می‌شود و حرارت آبگیری آن بیش از سایر سازنده های سیمان است. دانه ها آن متبلور و شکل آنها برحسب کیفیت دانه ها درشت و مستطیل است.

بطور کلی اگر سد کردن کلنکر سریع باشد، دانه ها ریز، و هرگاه سرد کردن آهسته باشد، دانه ها درشت و مستطیل است.

آلومنیوفریت 4 کلسیم C4AF : این ترکیب عملا در مقاومت سیمان مؤثر نیست و در مایع صاف کلنکر وجود دارد.

تبصره ـ مجموعه C3A + C4AF را اکثر بنام سیلت Celite می نامند.

همچنین مجموعه Al2O3+Fe2O3 را اکثر بصورت R2O3 معرفی می‌کنند.

رل سازنده های مختلف: برای آن که مقاومتهای سیمان زیاد باشد باید نسبت در آن افزایش یابد. و برعکس اگر بخواهیم که حرارت متصاعد سیمان در موقع آب زدن کم باشد (در مرود استعمال مقادیر عظیم سیمان مثل سدسازی و پل‌سازی و غیره) باید مقدار C2S نسبت به C3S زیاد باشد.

برای این منظور لازم است ضریب سیلیسی سیمان را زیاد و ضریب هیدرولیک و آلومینوفریت آن را کم نمود.

هرگاه بخواهیم که مقاومت سیمان را در مقابل آبهای سولفات دار زیاد نمائیم باید (در مورد سیمانهای دریائی) مقدار C3A را در سیمان افزایش دهیم.

آزمایشهای سیمان

از آنجا که کیفیت سیمان در تولید یک بتن خوب بسیار مؤثر می باشد، لازمست که در ساخت سیمان کنترلهای دقیقی بعمل آید. در کارخانه‌های سیمان برای تولید سیمانی مطابق استانداردهای بین المللی آزمایشهای متعددی روی سیمان انجام می‌گیرد.

همچنین خریداران و آزمایشگاههای خصوصی علاقه دارند با انجام آزمایشهای لازم، سیمانی مناسب با کارهایا ختصاصی خود را انتخاب نمایند. آزمایشهای تعیین خواص شیمیائی ترکیبات سیمان در این کتاب آورده نشده است. علاقمندان می توانند به استانداردهای ASTM و BS 4550 مراجعه کنند. در این‌جا آزمایشهای ریزی، زمان گیرش، سلامت و مقاومت سیمان براساس استانداردهای ASTM و BS توضیح داده می شوند.

ریزی سیمان

هیدراتاسیون سیمان از سطح دانه های آن آغاز می‌شود. کل سطح جانبی دانه ها، نماینده مواد ترکیب شونده با آب می باشد، سرعت واکنش شیمیائی آب و سیمان، به ریزی سیمان مربوط بوده و لذا برای هیدراتاسیون سریع و افزایش مقاومت سریع، سیمانی با ریزی بالا مورد نیاز است. در مقابل باید هزینة آسیاب دانه ها تا ریزی بالا و اثراتی را که سیمانهای ریز بر روی کارآیی بتن تازه، خواص دراز مدت و میزان گچ موردنیاز می گذارد، درنظر داشت.


وب هاستینگ    انجمن لینوکس ایران     انجمن هاست ایران     انجمن سرورهای مجازی

بررسی سازه های بتنی

سال ها قبل، انسان به این کشف مهم و ارزنده نائل آمد و دریافت که وقتی مواد سیلیسی بسیار ریز با آهک مخلوط می شود، سیمان های دارای خواص هیدرولیکی تولید می‌نماید یک نوع از این مواد، خاکستر آتشفشانی تحکیم یافته یا توف بود که در حوالی پوزولی ایتالیا پیدا شد پس از آن، واژه پوزولان به هر نوع ماده ای با خاصیت مشابه فوق صرف نظر از منشأ زمین شناسی آن، اطلاق گ
دسته بندی عمران
فرمت فایل doc
حجم فایل 19 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 47
بررسی سازه های بتنی

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

کلیات

سال ها قبل، انسان به این کشف مهم و ارزنده نائل آمد و دریافت که وقتی مواد سیلیسی بسیار ریز با آهک مخلوط می شود، سیمان های دارای خواص هیدرولیکی تولید می‌نماید. یک نوع از این مواد، خاکستر آتشفشانی تحکیم یافته یا توف بود که در حوالی پوزولی ایتالیا پیدا شد. پس از آن، واژه پوزولان به هر نوع ماده ای با خاصیت مشابه فوق صرف نظر از منشأ زمین شناسی آن، اطلاق گردید.

ASTM-C618 پوزولان را به این صورت تعریف می کند: «ماده سیلیسی یا سیلیسی آلومیناتی که به خودی خود ارزش چسبندگی ندارد، اما به شکل ذرات بسیار ریز و در مجاورت رطوبت با درجات حرارت معمولی با هیدروکسید کلسیم واکنش شیمیایی داشته و ترکیباتی را به وجود می آورد که خاصیت سیمانی و چسبندگی دارد.» بنابراین، پوزولان یک ماده طبیعی یا مصنوعی است که حاوی سیلیس فعال است. لازم است که ماده پوزولانی به شکل پودر شده باشد، زیرا فقط در این صورت سیلیس می تواند در حضور آب با آهک (که بر اثر هیدراتاسیون سیمان پرتلند ایجاد می گردد) سیلیکات های کلسیم پایدار را که دارای خواص چسبندگی اند، تشکیل دهند. ضمناً در بررسی کلی پوزولون ها باید متذکر شد که سیلیس آنها باید بی شکل (آمورف) باشد، زیرا قابلیت ایجاد واکنش سیلیس متبلور بسیار کم است.

سیمان پرتلند پوزولانی به مخلوط های توأم آسیاب شده یا مخلوط شده سیمان پرتلند و مواد پوزولانی اطلاق می گردد. غالباً مواد پوزولانی از سیمان پرتلندی که جایگزین آن می شوند ارزانترند.

ولی امتیاز عمده آنها در هیدراتاسیون کند و بنابراین، روند توسعه حرارت کم نهفته است. در ساختمان های انبوه بتنی این امر اهمیت زیادی دارد و دقیقاً در این نوع ساختمان هاست که غالباً سیمان پرتلند پوزولانی با جایگزینی بخشی از سیمان پرتلند با مواد پوزولانی مصرف می شود. همچنین سیمان های پرتلند پوزولانی در برابر حمله سولفات ها و بعضی دیگر از عوامل مخرب مقاومت خوبی از خود نشان می دهند. این امر به دلیل واکنش پوزولانی است که مقدار کمتری آهک به جا می گذارد تا به خارج راه یابد و نیز نفوذپذیری بتن را کاهش می دهد. لیکن مقاومت در برابر یخ زدن و آب شدن تا سنین بعدی که واکنش عمده پوزولانی تخلخل خمیر سیمان را کاهش داده است، نمی تواند ایجاد شود. باید به خاطر داشت که آثار خوب و بد مواد پوزولانی بسیار متغیرند و بدین جهت توصیه می شود که هر ماده پوزولانی آزمایش نشده ای در ترکیب با سیمان و سنگدانه هایی که در ساختمان واقعی مصرف خواهند شد، مورد آزمایش قرار گیرد. به علت کنش آهسته پوزولان ها باید عمل آوردن پیوسته مرطوب و دمای عمل آوردن مناسب برای مدتی بیشتر از آنچه به طور معمول لازم است، فراهم شود.

طبقه بندی و مشخصات استاندارد برای پوزولان ها

پوزولان ها را از لحاظ منشأ وجودی به پوزولان های طبیعی و مصنوعی تقسیم می کنند. پوزولان های طبیعی شامل خاک های دیاتمه، چرت های اپالینی و شیل ها، توف ها و خاکستر آتشفشانی است. منابع اصلی پوزولان های مصنوعی عبارتند از کوره های استخراج فلزات تولیده کننده آهن خام، فولاد، مس، نیکل، سرب، سیلیس و آلیاژهای فروسیلیس، و نیروگاه هایی که از زغال سنگ به عنوان سوخت استفاده می کنند. امروزه این مواد مصنوعی که با قیمت کم عمدتاً قابل دسترس اند، به عنوان جایگزین بخشی از سیمان پرتلند مصرفی در بتن مورد استفاده وسیعی قرار گرفته است. به علاوه، بدیهی است که بیشتر این مصنوعات قادرند مقاومت نهایی و دوام بتن با سیمان پرتلند را بهبود بخشند.

یکی از اولین طبقه بندی ها برای پوزولان های طبیعی توسط میلنز پیشنهاد گردید. در این سیستم طبقه بندی، پوزولان های طبیعی بر اساس شش نوع فعالیت دسته بندی شدند. جدیدترین طبقه بندی که توسط ماسازا پیشنهاد گردید، پوزولان های طبیعی را به سه دسته تقسیم می نماید. گروه اول، شامل سنگ های پیروکلاستیک که مواد با منشأ آتشفشانی اند. توف های پوزولانی و تراس از این دسته محسوب می شوند. گروه دوم، مواد تغییر یافته با درصد سیلیس زیاد است که طی یک روند شامل ته نشین ساختن مواد با منشأهای متفاوت، شکل داده شده اند. گروه سوم، موادی با منشأ کلاستیک، شامل رس‌ها و خاک های دیاتمه است.

ASTM-C618 طبقه بندی زیر را برای پوزولان ها ارائه می دهد:

- پوزولان ردهN: پوزولان های طبیعی خام یا کلسینه شده شامل خاک های دیاتمه، چرت های اپالین و شیل ها، توف ها و خاکسترهای آتشفشانی یا پومیسیت ها، بعضی شیل ها و رس های کلسینه شده.

- پوزولان ردهF: خاکستر بادی با منشأ زغال سنگ قیری.

- پوزولان ردهC: خاکستر بادی، خاکستر لیگنیت با منشأ زغال سنگ قیری.

- پوزولان ردهS: هر نوع مواد دیگر شامل پومیسیت های عمل شده، بعضی دیاتمه ها، رس ها و شیل های کلسینه شده و آسیاب شده.

مشخصات استاندارد و روش های آزمایش برای انواع مختلف پوزولان ها توسط آیین نامه های مختلف بیان شده است. تمام کدهای استاندارد مشخصات فیزیکی و شیمیایی پوزولان ها را جهت تشخصی مناسب یا نامناسب بودن آنها مورد بحث قرار می دهند. براساس مطالعات و تحقیقات انجام گرفته در زمینه مواد افزودنی مصنوعی این نتیجه حاصل شده است که ترکیبات کانی شناسی و مختصات ذرات مواد، تعیین کننده خاصیت پوزولانی و سیمانی بودن یک پوزولان اند. اخیراً نامبرده برخی از کدهای استاندارد در خصوص خاکستر بادی(PFA) گرد سیلیس، سرباره کوره آهنگدازی و پوزولان های طبیعی را نیز مورد بررسی قرار داده است.

برخی از کدهای استاندارد از جملهASTM-C618,BS3892 ضوابط خاصی را برای خواص شیمیایی و فیزیکی خاکستر بادی(PFA) جهت مصرف در بتن ارائه داده اند. اما برای گرد سیلیس (دود سیلیس) که یک ماده پوزولانی نسبتاً جدید است، تنها در آیین نامه کاناداییCSA2 محدودیت هایی برای مقدارSO2، مقدارSO3 افت سرخ شدن، میزان ذرات باقی مانده روی الک45 میکرون، اندیس فعالیت پوزولانی مقدار آب لازم جهت مصرف در بتن بیان شده است.

بیشتر استانداردها از جملهASTM-C618 برای پوزولان های طبیعی یک حداقل70 درصد را برای مجموعسه اکسید اصلی شاملFe2O3,SiO2 مقرر داشته است. همچنین یک حداکثر برابر با 10 درصد برای افت سرخ شدن و3 درصد برای درصد رطوبت دو محدودیت مفید برای خواص شیمیایی هستند که توسط استانداردها بیان شده اند. از دیدگاه خواص فیزیکی نیز برای استفاده از پوزولان های طبیعی در بتن، بیشتر کدهای استاندارد محدودیت هایی در مورد میزان ذرات مانده روی الک45 میکرون، اندیس فعالیت پوزولانی و مقدار آب را توصیه کرده اند.

خواص بتن با مواد پوزولانی

بسیاری از خواص بتن، بر اثر استفاده از مواد پوزولانی بهبود می یابد. بعضی آثار ناشی از خواص فیزیکی ذرات شامل ریزبودن و شکل ذرات، و بقیه ناشی از فعل و انفعال شیمیایی با سیمان است.

رفتار بتن تازه و درجه هیدراتاسیون سیمان پرتلند را می توان از خواص فیزیکی دانست که به اندازه ذرات پوزولان وابسته اند. مقاومت و نفوذپذیری بتن سخت شده، مقاومت در مقابل بروز ترک های حرارتی، واکنش قلیایی دانه ها و خرابی سولفاتی از خواص بسیار مهمی هستند که از فعل و انفعال شیمیایی پوزولان با سیمان ناشی می شوند. در این بخش بعضی از آثار مواد پوزولانی بر روی خواص بتن به طور خیلی کلی بیان می‌گردد و در بخش های بعدی به تفضیل آثار مهم چند ماده پوزولانی که در انجام دادن تحقیقات مورد استفاده قرار گرفته اند، جداگانه تشریح خواهند شد.

الف) تأثیر پوزولان ها بر روی خواص بتن تازه عموماً به صورت یک اثر پایدار کننده ظاهر می شود. این بدان معناست که افزودن ذرات خیلی ریز به مخلوط بتن باعث کاهش اساسی در ابعاد لوله های مویینه در بتن، تمایل مخلوط به جدایی را کاهش داده و مشخصات پرداخت پذیری بتن را بهبود می بخشد. کارآیی یکی دیگر از خواص بسیار مهم بتن تازه است و اساساً به میزان چسبندگی مخلوط بستگی دارد. بر طبق گزارش‌های داده شده، افزودن پوزولان ها به مخلوط بتن با سیمان معمولی اساساً چسبندگی مخلوط را افزایش می دهد، به جز بعضی از انواع خاکستر بادی(PFA) با درصد کربن کم که کارآیی بتن را افزایش می دهد. اضافه نمودن دوده سیلیس به بتن سبب افزایش چسبندگی و پایداری مخلوط می گردد. به علاوه آب انداختن و جدایی مخلوط به مقدار زیادی کاهش می یابد. افزایش چسبندگی مخلوط بدین معناست که جهت رسیدن به کارآیی معمول در بتن های با دوده سیلیس اسلامپ بالاتری لازم است. با افزودن مقادیر خیلی کم دوده سیلیس به بتن معمولی، به آب بیشتر با استفاده از مواد مضاف کاهش دهنده آب به منظور تثبیت کارآیی نیازی نیست ولی با افزودن مقادیر بیشتر، معمولاً آب بیشتری جهت تأمین اسلامپ معین مورد نیاز است.

گزارش های منتشر شده در خصوص اثر پروزولان های طبیعی بر روی کارآیی ملات ها و بتن ها بسیار اندک است. بررسی های مختلف نشان داده است که مخلوط های با سیمان پرتلند و پوزولان های طبیعی نسبت به بتن های با سیمان پرتلند معمولی هت حصول کارآیی ثابت، آب بیشتری را طلب می کند و مقدار آب لازم با افزایش میزان پوزولان جایگزین شده به جای سیمان به دلیل ریزی بیشتر دانه ها و سطح مخصوص زیادتر بیشتر خواهد شد. زمان گیرش اولیه و نهایی بتن های با سیمان پرتلند و پوزولانی به مقدار پوزولان جایگزین شده به جای سیمان و ریزی و درجه فعال بودن پوزولان بستگی دارد.

ب) حرارت هیدراتاسیون مخلوط های حاوی سیمان پرتلند عموماً بیشتر از مخلوط های دارای سیمان پرتلند به اضافه پوزولان است. اولین گزارش ها از کاهش حرارت هیدراتاسیون توسط دیویس ارائه گردید و پس از آن محققان بسیار این یافته را مورد تأیید قرار دادند. کاهش حرارت هیدراتاسیون به کند شدن هیدراتاسیون تری کلسیم آلومیناتC3A و تتراکلسیم آلومینوفریتC4AF مربوط است.

ج) اثر پوزولان ها بر روی مقاومت بتن طی مقالات بسیار زیادی مورد بررسی قررا گرفته است. هم سرعت افزایش مقاومت و هم میزان مقاومت نهایی توسط هیدراتاسیون سیمان و مواد پوزولانی کنترل می گردد، زیرا میزان مقاومت تابعی از روند پر شدن منافذ توسط محصولات ایجاد شده بر اثر هیدراتاسیون است. بنابراین به دلیل کندی واکنش‌های بیشتر پوزولان ها، مقاومت بتن با مواد پوزولانی در سنین کم معمولاً از مقاومت بتن معمولی کمتر است.

مطالعات انجام شده در مورد تأثیر پوزولان های طبیعی بر روی مقاومت ملات ها و بتن‌ها نشان می دهد که مقاومت بتن های حاوی مقدار پوزولان زیاد، در سنین کم یک کاهش جزیی دارد، اما مقاومت نهایی این بتن ها ممکن است از بتن معمولی بیشتر باشد.

ماسازا تأثیر بعضی از پوزولان های طبیعی ایتالیا بر روی مقاومت فشاری ملات ها را بررسی کرده است و ی دریافته است که افزودن بیش از20 درصد از بعضی پوزولان ها، مقاومت ملات را کاهش خواهد داد. علاوه بر این، مقاومت ملات های حاوی سیمان پرتلند و مواد پوزولانی تا28 روز، از مقاومت ملات های معمولی کمتر و این نتیجه برای تمامی درصدهای پوزولان جایگزین سیمان صادق بوده است. در فاصله 28-90 روز فعالیت پوزولانی بسیار مهم است زیرا مقاومت سیمان با20 درصد پوزولان بیشتر از بتن کنترل در سن90 روزه است.

د) مدول الاستیسیته و خزش بتن اساساً بستگی به مقاومت بتن و سختی دانه ها دارد. در بتن های حاوی سیمان پرتلند و پوزولان طبیعی با مقاومت اولیه پایین، به طور کلی مدول الاستیسیته به مقدار خیلی جزیی کمتر و خزش به مقدار خیلی جزیی بیشتر از بتن بدون پوزولان است. اطلاعات زیادی در مورد خواص مربوط به مدول الاستیسیته و خزش بتن با دوده سیلیس وجود ندارد، اما با توجه به توانایی دوده سیلیس در افزایش مقاومت اولیه بتن واضح است که مدول الاستیسیته را افزایش داده و خزش را کم می‌کند. با آزمایش های انجام شده بر روی بتن با25 درصد دوده سیلیس جایگزین شده به جای بخشی از سیمان پرتلند این نظریه تأیید شده است.

هـ) یکی از مهمترین خواص پوزولان ها وقتی به عنوان جایگزین بخشی از سیمان پرتلند استفاده می شوند، عبارت از توانایی قابل ملاحظه آنها در کاهش منافذ بزرگ و نفوذ پذیر بتن است. بررسی های مختلف نشان داده است که پوزولان ها مؤثرترین کاهش دهنده نفوذپذیری در مخلوط های کم مایه اند. از یک بررسی بر روی مقاومت و نفوذپذیری (به روش آب) سیمان پرتلند به اضافه مواد پوزولانی، این نتیجه حاصل شده که در مراحل مختلف روند عمل آوردن بتن، حجم منافذ بزرگ با قطر بیشتر از1000 آنگستروم (و نه کل تخلخل خمیر هیدراته شده) به طور معکوس با مقاومت و نفوذپذیری بتن ارتباط دارد. نتایج برخی تحقیقات حاکی از آن است که افزودن پوزولان‌هایی چون PFA و سرباره کوره ذوب آهن دانه ای به سیمان پرتلند باعث ایجاد منافذ خیلی ریز با تبدیل منافذ بزرگ به منافذ ریز می گردد.


وب هاستینگ    انجمن لینوکس ایران     انجمن هاست ایران     انجمن سرورهای مجازی

بررسی سنگ بوکسیت

بوکسیت سنگ معدن اقتصادی آلومینیوم نام خود را از «Baux Les» در جنوب فرانسه جایی که برای اولین بار پیدا شد گرفته است ترکیب بوکسیت تقریبا به صورت دی هیدارت ­((Al2 O3 2H2 O) است ما در آن کانی به این صورت وجود ندارد در نتیجه از مخلوط منوهیدرات به صورت دیاسپور (Al2 O­3 H2O) و بوهمیت(Al2 O­3 H2O) وتری هیدرات به صورت گپسیت (Al2O3 3 H2 O) تشکیل شده اس
دسته بندی زمین شناسی
فرمت فایل doc
حجم فایل 22 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 29
بررسی سنگ بوکسیت

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

پیشگفتار:

بوکسیت سنگ معدن اقتصادی آلومینیوم نام خود را از «Baux Les» در جنوب فرانسه جایی که برای اولین بار پیدا شد گرفته است. ترکیب بوکسیت تقریبا به صورت دی هیدارت ­((Al2 O3 . 2H2 O) است ما در آن کانی به این صورت وجود ندارد در نتیجه از مخلوط منوهیدرات به صورت دیاسپور (Al23 . H2O) و بوهمیت(Al23 . H2O) وتری هیدرات به صورت گپسیت (Al2O3 , 3 H2 O) تشکیل شده است. بنابراین بوکسیت از مخلوط تری هیدرات و منوهیدرات آلومینیوم به همراه مقادیری ناخالصی مانند اکسید فریک، تیتانیا (به صورت رتیل یا ایلمینیت) و سایر کانی های مخصوص به مناطق معین تشکیل شده است. ناخالصی تعیین کننده سیلیکا است که در طوا فرآیند ترکیب 3SiO2 . Al2 O3 . Na 2 O تشکیل می دهد که آلومینا را به همراه خود وارپسمانه کرده و یک منبع اصلی اتلات آلومینیوم به حساب می آید.

ترکیب بوکسیت ثابت نیست و سسته به محل استخراج و اجزای صخرة اصلی که از آن تشیکل شده است تغییر می کند.

Table 50

کلا محتوای آلومینا از 65 – 45 درصد، سیلیکا 12 –1 درصد، آهن 25 –2 (به صورت Fe2 O3) و آب متصل 36-14 درصد تغییر می کند. رنج اکسید تیتانیم در جهان تا 3 درصد است اما بوکسیت هند 12 درصد تیتانیم دارد، در اثر شرایط آب و هوایی، بوکسیت به صورت سطح رسوب کرده به ضخامت تا 100 فوت ایجاد می شود.

عموما سنگ معدن به فواصل دور از معدن در عملیات کارگاهی برای خشک کردن مقدماتی برای حذف رطوبت آزاد به کار می رود.

پروسة باید:

بوکسیت توسط پروسة انحلال – تبلور مجدد به آلومینا تصفیه می شود. این پروسته از چهار مرحلة اصلی انحلال، خالص سازی، رسوب دهی و تکلیس تشیکل شده است. (شکل زیر). پروسة باید به دلیل آلومینیوم کانیهایی دارد که در محلول سود غلیظ حل می شود در حالی که بیشتر کانیها نمی توانند، موفق باشد. سنگ معدن بوکسیت به گسترة ابعادی مناسبی (معمولاً leey ازید 30 میلی تر) قبل از عملیات با سود، خرد می‌شود. زمانی که باطله جدا شد، تبلور مجددتری هیدروکسید آلومینیوم خال3 (OH) Al تولید می کند که به Al2 O3 تکلیس می شود. (کلیسنه می شود.)

واحد عملیات:

انحلال: بوکسیت از آلومینیوم حاوی کانیهایی است که مهمترین آنها گیپسیت، 3(OH)Al و بوهمیت، (Alo (OH یم باشد. نسبت این کانیها در بوکسیت دمای پروسته را تعیین می کند که برای گیپسیت حدود 1500 C و برای بوهمیت C 2500 می باشد. هر دوی این واکنش ها تحت فشار بالایی انجام می شود. (تا 240 کیلو پاسکال) گیپسیت در بوکسیت، «دارلینگ رنج» (استرالیای غربی) کانی اصلی‌ آلومینیوم است ومطابق واکنش زیر حل می شود: →Na+ + Al (OH)­4- Al(OH)­3 + NaoH

محلول به دست آمده از فرایند انحلال توسط آلومینیوم اشباع شده است و به آن دوغاب باردار می گویند. بعد از انحلال دما و فشار در سری محفظه های تششعی، تا حدود C 0 100 و فشار اتمسفر کاهش می یایند. (شکل زیر)

خالص سازی : جامدات پسماند باید از دوغاب بارقبل از رسوب دهی جدا شوند. پسماندهای باطله توسط سیفون های ماسه ای بین بخش ماسه های درشت (بزرگتر از حدود 150 میلکرومتر) و ماسة ریز (زیر 150 میکرومتر) منشعب می شود که اغلب به عنوان (گل سرخ) یا پسماند باید شناخته شوند. این ماسه ها شسته می شوند تا اینکه قبل از نشست حداکثر ممکن از سود بازیابی شود.

پسماندریز از دوغاب باردار توسط اضافه کردن پلیمر ماکرومولکومی محلول در آب (فلوکالنت) جدا می شوند تا باطله انباشته شود. این پلیمر با جذب روی چند ذره باعث می شود که ذرات معلق به شکل ساختارهای بزرگتر دربیایند که منجر به ته نشین شد سریع می شوند. جامدات فلوکاله شده در تانک بزرگی موسوم تیکنر ته نشین می شوند تا رسوب چگال تشکیل شود.

سر ریز تیکنر از میان فیلتر عبور داده می شود تا هر جامدی از آن جدا شود و دوغاب باردار تا 800C قبل از مرحله رسوب دهی، سر می شود. جدایش جامدها و دوغاب باید سریعا هدایت بشود در غیر این صورت تری هیدارت آلومینیوم در طی فرایند خالص سازی رسوب می دهد. این مساله تحت عنوان رسوب دهی خود به خودی شناخته شده است و باعث اتلاف محصول می شود. فرایند خالص سازی مناسب در تولید آلومینا ضروری است . فلوکولاسیون (جمع کنندگی) ضعیف باعث می شود ذرات ریز اضافی در سرریز بتوانند فیلترها را مسدود کنند و نرخ تولید را کاهش بدهند. علاوه بر این، هر جامدی که از میان فیلتر عبور می کند باعث آلودگی محصول می شود. فلوکولاسیون غیر موثر بعث اتلاف بیشتر سود (NaoH) که همراه پسماند وارد می شود، می گردد.

رسوب دهی: رسوب دهی یک فرایند بسیار آهسته است که درچند مرحله انجام م شود و این فرایند عکس واکنش انحلال است.

Al (OH)­4- → NaoH + Al (OH)3 + Na+

در ابتدا کریستالهای گیپسیت دانه ریز به دو غاب باردار سرد شده در رسوب دهنده‌های اولیه اضافه میش وند. آگلومرایسون کریستالهای ریز با تشکیل ذرات بزرگتر انجام می شوند. ذرات جدید جوانه زده شده به داخل ساختار آگلومره شده می پیوندند. در مراحل بعدی، رسوب دهی بیشتر، حفرات بین نشین بین آگلومره ها را پرا می کند. بنابراین به ذرات رشد یافته استحکام می بخشد.

در پایان رسوبدهی درمای دوغاب حدود 600c است. دیگر دوغاب از آلومینیوم اشباع نیست و به آن دوغاب مصرفی شده می گویند. تری هیدرات آلومینیوم (معروف به هیدرات) توسط هیدرویسکلونها برای رسیدن به اندازة مطلوب، طبقه بندی می شود. ذرات درشت، فیلتر و تکلیس می شود، در حالی که ذرات ریز برای رسوب دهی به عنوان کریستالهای دانه ای برشگ داده می‌شوند.

تکلیس: تبدیل هیدارت به آلومینای بدون آب توسط تکلیس ان در ستر سیال یا تکلیس کننده نوارع در دمای حدود 10000C انجام می‌شود. حرارت برخلاف حرکت جامدات جریان می یابد. (جریان متقابل Counter Current) محصول تکلیس معمولاً کمتر از % 1 رطوبت دارد. واکنش به صورت زیر می باشد.

Al2 O3 + 3 H2 2Al (OH)3

فرایند جانبی : واحدهای عملیاتی اصلی فرایند باید را تعیین می کنند اما عملیات دیگری هم وجود دارند که برای تولید آلومینا مهم هستند از قبیل شستشوی پسماند، نشست گل، حذف اکسالات و سودسازی، که مختصرا در زیر توضیح داده می‌شود.

شستشوی پسماند: رسوب چگال (ته ریز از تیکنر) در یک واجد اجرا، شستشو می‌شود تا سود ان جدا شود ای فرایند از یک سری تیکنر هایی (قطار شستشو کننده) تشکیل شده است به نحوی که جریان‌‌ آب در خلاف جریان جامدات است (جریان متقابل) فرایند جریان متقابل این اطمینان را به ما می دهد که آب تازه برای وا جذب پسماند با سودکم استفاده می‌شود. (برای رسیدن به استخراج بهتر) و در ادمه چند واحد فلوکولاسیون (جمع کردن) وجود ندارد که استحکام سود را کاهش می دهند. (پایداری سود را در محلول کم می کنند.)

نشست گل: ماسة‌ درشت و پسماند ریز جمع شده به داخل منطقة نشست پمپاژ می‌شوند. جایی که در آن غلظت به حدود % 50 وزنی جادات در ابر تیکنرهای می رسد. ابر تیکنرها در رفتار مشابه ای با تیکنرهای معمولی عمل می کنند، با این تفاوت که شن کش ها و ابعاد طوری طراحی شده اند که جادات ته ریز بیشتری تولید می‌شود . پسماند ابر تیکنرها به داخل میدانهای خشک کننده پمپ می شوند که توسط خاک رس غیر قابل نفوذ آستر شده تا از ترواش سود به داخل گل جلوگیری کند. جامدات به عمق یک متر روی هم انباشته می‌شود و اجازه داده می شوند که رطوبت طبیعی خشک شوند. باقیمانده توسط کانالهای فاضلاب به حوضهای می روند. این فرایند بازیابی مقدار زیادی سود می‌شود. پسماند و ماسه به طور کلی آبگیری می‌شوند.

خذف اسکالات: دوغاب فرایند باید استرالیای غربی از Lit / g 30 کوبل آلی کل (TOC) تشکیل شده است . این مواد آلی به طور پیوسته دوغاب بازیابی می شوند و در نهایت به اکسالات سدیم یا کربنات سدیم تبدیل می شوند تمام تصفیه کنندگان استرالیای غربی اکسالات سدیم را توسط یکی از دو روش زیر حذف می کنند.

1- اجازه می دهند که اکسالات با هیدرات رسوب بدهد و با‌ آب داغ شستشو می‌دهند که اکسالات را در خود حل کند. رسوب دهی توأان باعث آلودگی محصول می‌شود. اگر اکسالات حل نشود، در ساختار باقی می ماند.

2- تبلور جداگانه در دمای پایین تر از تقریبا bl0C بعد از رسوب دهی هیدارت دوغاب مصرف شده توسط اکسالات دانه دارد می شود، محصول داخل تیکنر جمع می‌شود و حذف می گردد حذف جداگا نه به تیکنر دیگری نیز دارد و این بسیار گرانتر از روش رسوب دهی تومان است، اما خلوص محصول را تضمین می کند .

سودسازی: کربنات می تواند توسط دوغاب باید در اثر جذب دی اکسید کربن داخل اتمسفر و توسط شکسته شدن ترکیبات آلی حال شده تشکیل می‌شود این مطلب نامطلوب است زیرا استحکام سود را در اثر تشکیل کربنات که روی واندمان استخراج آلومینیوم از بوکسیت تأثیر می گذارد، کاهش می دهد. دوغاب بنابراین تحت علیات با آهک دوباره سودسازی می‌شود. کربنات کلسیم کم محلول رسوب می دهد و هیدروکسید تشکیل می‌شود مطابق زیر

Ca (oH)2→ Ca Co3 + 2 (oH-) + CO­32-

ترکیب دوغاب باید: ترکیب دوغاب در مراحل مختلف فرایند باید متغیر است. بعد از فرایند انحلال دوغاب به صورت فوق اشباع از آلومینیوم در می آید و در حالی که بعد از رسوب دهی (دوغاب مصرف مصرف شده) به حد اشباع می رسد. به طور مشابه اندازة ToC قبل و بعد از حذف اکسالات تغییر می کند. اجزای دیگر محلول می توانند تغییر کنند و در حالی که برخی از آنها در دوغابهای باید کم هستند (برای کلسیم کمتر از ­­Lit/ mg 20‑) اما باز هم تاثیر به سزایی دارند. به عنوان یک مرجع، دوغاب مصرفی استرالیای غربی ترکیب تقریبی زیرا را دارا باشد که در آن

TA: POH

TC: کل سود

TC / A: آلومینیوم (A) در محلول، که توسط TC مشتق شده است.

< 20 mg L-1

Calcium

24 e g L-1

TA

30g L-1

Calrbonate

210 g L-1

TC

20 g L-1

Chloride

0.3

A / TC

30g L-1

Sulphate

30 g L-1

Toc

2 g L-1

Oxalate

جامدات پسماند باید:

بوکسیت ها از منابع مختلف در منیوالوژی و خواص فیزیکی با هم متفاوت هستند و بعد از فرایند انحلال پسماند به صورت جامدات باطله که نه تنها به شکل کانیهای نامحلول بلکه به صورت مواد تازه رسوب داده شده تغیر می کند. واکنش های بین اجزای محلول به رسوب ترکیبا شبه آپاتیت به دلیل وجود کلسیم و فسفات و همچنین رسوب ترکیبات شبه زئولیت به دلیل وجود سییکاتها در دوغاب منتهی می‌شود.


وب هاستینگ    انجمن لینوکس ایران     انجمن هاست ایران     انجمن سرورهای مجازی

بررسی آئین نامه حفاظتی کارگاههای ساختمانی

– عملیات مقدماتی تخریب ماده 1 قبل از اینکه عملیات تخریب شروع شود ، باید بازدید دقیقی از کلیه قسمتهای ساختمان دردست تخریب بعمل‌آمده و در صورت وجود قسمتهای خطرناک و قابل ریزش، اقدامات احتیاطی از قبیل نصب شمع، سپر، حائل و ستونهای موقتی جهت مهار آن قسمتها بعمل آید ماده 2 قبل از شروع کار، جریان برق، گاز، آب و سایر خدمات مشابه با اطلاع و نظارت سازمانهای
دسته بندی معماری
فرمت فایل doc
حجم فایل 25 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 53
بررسی آئین نامه حفاظتی کارگاههای ساختمانی

فروشنده فایل

کد کاربری 8044

فصل اول : تخریب بخش اول

– عملیات مقدماتی تخریب ماده 1- قبل از اینکه عملیات تخریب شروع شود ، باید بازدید دقیقی از کلیه قسمتهای ساختمان دردست تخریب بعمل‌آمده و در صورت وجود قسمتهای خطرناک و قابل ریزش، اقدامات احتیاطی از قبیل نصب شمع، سپر، حائل و ستونهای موقتی جهت مهار آن قسمتها بعمل آید. ماده 2- قبل از شروع کار، جریان برق، گاز، آب و سایر خدمات مشابه با اطلاع و نظارت سازمانهای مربوطه بطور مطمئن قطع و در صورت نیاز به برقراری موقت آنها، این عمل باید با موافقت و نظارت سازمانهای ذیربط و رعایت کلیه احتیاطات و مقررات ایمنی مربوطه انجام گردد. ماده 3- منطقه خطر در اطراف ساختمان دردست تخریب باید کاملاً محصور و علامات خطر و هشداردهنده نصب گردد و از افراد غیر مسئول به منطقه محصورشده جلوگیری بعمل آید. ماده 4- در هنگام شب، مرز منطقه محصور شده باید با نصب چراغهای قرمز و یا علائم مشخصه دیگر از قبیل تابلوهای شبرنگ و غیره مشخص گردد. ماده 5- کلیه راههای ورودی و خروجی ساختمان دردست تخریب بجز راهی که برای عبور و مرور کارگران و افراد مسئول در نظر گرفته شده، باید مسدود گردد. ماده 6- کلیه شیشه‌های موجود در درب‌ها و پنجره‌ها باید قبل از شروع عملیات تخریب درآورده شده و محل مناسبی انبار گردد. ماده 7- عملیات تخریب باید از بالاترین قسمت یا طبقه شروع و به پائین‌ترین قسمت یا طبقه ختم گردد، مگر در موارد خاصی که تخریب بطور یکجا و استفاده از مواد منفجره در فونداسیون و از راه دوربا رعایت کلیه احتیاطات و مقررات ایمنی مربوطه و کسب مجوزهای لازم انجام و یا از طریق کشیدن با کابل و واژگون کردن و یا از طریق ضربه زدن با وزنه‌های در حال نوسان انجام شود. ماده 8- در مواردی که عمل تخریب از طریق کشش و واژگون کردن انجام میشود، باید از کابلهای فلزی محکم استفاده شده و کلیه کارگران و افراد مسئول در فاصله مناسب و مطمئن و کاملاً دور از منطقه خطر نگهداشته شوند. ماده 9- در مواردی که از وزنه‌های در حال نوسان برای تخریب استفاده میشود باید در اطراف محل اصابت وزنه میدان عملی به عرض 5/1 برابر ارتفاع ساختمان در نظر گرفته شود. ماده 10- وزنه‌های در حال نوسان مذکور در ماده فوق باید بترتیبی کنترل گردند که بجز ساختمان دردست تخریب به‌جای دیگر اصابت ننمایند. ماده 11- از تخریب قسمتهائی از ساختمان که باعث تخریب و ریزش ناگهانی قسمتهای دیگر ساختمان گردد باید جلوگیری بعمل آید. ماده 12- در پایان کار روزانه، قسمتهای دردست تخریب نباید در شرایط ناپایداری که در برابر فشار باد یا ارتعاشات آسیب‌پذیر باشند، رها گردند. ماده 13- مصالح و مواد حاصل از تخریب هر قسمت یا طبقه باید بموقع به محل مناسبی منتقل گردد و از انباشته شدن آن بترتیبی که مانع از انجام کار شده و یا استحکام طبقات پائین‌تر را بخطر اندازد، جلوگیری بعمل آید. ماده 14- میخ‌های موجود در تیرها و تخته‌های حاصل از تخریب باید بلافاصله بداخل چوب فرو کوبیده و یا کشیده شود. ماده 15- در صورت لزوم، جهت جلوگیری از پخش گرد و غبار ناشی از تخریب باید در فواصل زمانی مناسب قسمتهای دردست تخریب بوسیله آب‌فشان مرطوب گردد. ماده 16- کلیه پرتگاهها و دهانه‌های موجود در کف طبقات و سایر قسمتها باستثناء دهانه‌هائیکه برای حمل و انتقال مواد و مصالح حاصل از تخریب و یا لوازم کار مودر استفاده قرار میگیرند، باید بوسیله نرده یا حفاظهای مناسب محصور یا پوشانده شوند. ماده 17- در محوطه تخریب باید گذرگاههای مطمئنی برای عبور و مرور کارگران در نظر گرفته‌شود. این گذرگاهها باید روشن و فاقد هرگونه مانع باشد. ماده 18- باستثناء پلکانها، راهروها و نربانها و درهائیکه برای استفاده کارگران بکار میرود باید کلیه راههای ارتباطی دیگر ساختمان در تمام مدت تخریب مسدود گردد. ماده 19- اگر ساختمان دردست تخریب بیش از دو طبقه و یا بلندتر از هشت متر از کف پیاده‌رو بوده و فاصله ساختمان از پیاده‌رو یا معبر کمتر از پنج متر باشد باید راهرو سرپوشیده موقتی برای تمام طول ساختمان با عرض متناسب در پیاده‌رو از چوب یا مصالح مقاوم مشابه ساخته شود و روشنائی لازم طبیعی و یا مصنوعی بطور دائم برای این راهرو تأمین گردد. ماده 20- سقف راهروهای سرپوشیده باید حداقل در حدود 700 کیلوگرم بر مترمربع فشار را تحمل نماید و در صورتیکه از این سقفها برای گذراندن برخی مصالح نیز استفاده شود باید حداقل 1500 کیلوگرم بر مترمربع فشار را تحمل نماید. ماده 21- بمنظور جلوگیری از خطرات ناشی از سقوط مصالح ساختمانی، اطراف خارجی سقف راهروهای سرپوشیده باید دارای حفاظ کاملی از چوب یا توری فلزی مقاوم با ارتفاع حداقل یک‌متر باشد. این حفاظ ممکن است حداکثر نسبت به سقف زاویه 45 درجه بطرف داخل داشته باشد. ماده 22- در صورتیکه راهروهای سرپوشیده دارای درهائی برای بارگیری مصالح و غیره باشد این درب‌ها باید همواره بسته باشد مگر در مواقع بارگیری و حمل که باید مراقبت کافی بعمل آید. ماده 23- سقف راهروهای سرپوشیده که از الوار ساخته میشود باید حداقل پنج سانتی‌متر ضخامت داشته باشد اجزاء متشکله راهرو باید بهم و به کف مهار شده باشد. ماده 24- اگر ساختمان در دست تخریب از معبر یا پیاده‌رو بیش از پنج متر فاصله داشته باشد میتوان بجای ایجاد راهروی سرپوشیده از حصار یا نرده استفاده کرد. ماده 25- در محل‌های ورود و خروج کارگران به ساختمان مورد تخریب باید راهروهای سرپوشیده با حداقل 3 متر طول و عرض نیم متر بیش از عرض درب ورودی ساخته شود تا از سقوط مصالح بر روی آن جلوگیری بعمل آید. ماده 26- مصالح ساختمانی نباید بوسیله سقوط آزاد بخارج پرتاب شود مگر‌آنکه پرتاب از داخل کانالهای چوبی یا فلزی انجام گیرد. ماده 27- کانال‌های چوبی یا فلزی که برای هدایت مصالح بخارج بکار میرود چنانچه بیش از 45 درجه شیب داشته باشد بایستی از چهار طرف کاملاً مسدود باشد، باستثنای دهانه‌هائی که برای ورود و خروج مصالح تعبیه گردیده است. ماده 28- دهانه خارجی کانال‌های چوبی یا فلزی باید مجهز به دریچه محکمی بوده و در هنگام کار بوسیله یک نفر کارگر مراقبت شود و در سایر مواقع درب آن مسدود باشد و همچنین در ابتدای کانالهای مزبور نیز باید تدابیر و احتیاطات لازم برای جلوگیری از سقوط اتفاقی کارگران بداخل دهانه ورودی بکار برده شود. ماده 29- محل نگهداری ابزار و وسائل ساختمانی و ساختمانهای موقت کارگران باید در جائی قرار داشته باشد که در معرض خطر ریزش و یا سقوط مصالح و مواد حاصل از تخریب نباشد. ماده 30- کلیه کارگران و افرادی که در عملیات تخریب دخالت دارند، باید مجهز به کلاه ایمنی مناسب باشند و همچنین در صورت لزوم و بنا به موقعیت و اقتضای کار باید دستکش، کفش، عینک و ماسک حفاظتی مناسب مطابق با ضوابط آئین‌نامه وسائل حفاظت انفرادی در اختیار آنها گذارده شده و نظارت و کنترل لازم در مورد استفاده از آنها بعمل آید. بخش سوم – تخریب و برچیدن دیوارها ماده 31- دیوار یا قسمتی از دیوار که ارتفاع آن بیش از 22 برابر ضخامت آن است، نباید بدون مهارهای جانبی آزاد بماند. ماده 32- برای خراب کردن و برچیدن دیوارهای نازک و مرتفع و فاقد استحکام کافی بطریق دستی باید از داربست استفاده شود. ماده 33- در مواردی که دیوار از طریق واردآوردن نیرو و فشار تخریب میگردد، باید کلیه کارگران و افراد از منطقه ریزش دور نگهداشته شوند. ماده 34- قبل از خراب کردن هر یک از دیوارهای داخلی یا خارجی باید سوراخها و دهانه‌هائی که تا فاصله سه متر از محل تخریب در کف طبقه قرار دارد بوسیله مصالح مقاوم بابعاد کافی پوشانده شود مگر آنکه در طبقات پائین مطلقاً کارگری کار نکند و یا راههای ورود باین طبقات قبلاً مسدود باشد. ماده 35- دیوارهائی که برای نگهداری خاک زمین یا ساختمانهای مجاور ساخته شده‌اند، نباید تخریب گردند مگرآنکه قبلاً آن خاک برداشته شده و یا ساختمان مربوطه بوسیله شمع و سپر محافظت شده باشد. بخش چهارم – تخریب و برچیدن طاقها ماده 36- در طاق‌های ضربی چه هنگامیکه سوراخ در آن ایجاد میشود و چه هنگام تخریب آن باید آجرها و مصالح بین دو تیرآهن تا تکیه‌گاههای طاق بطور کامل برداشته شود. ماده 37- هنگام تخریب طاق پس از برداشتن قسمتی از طاق ، باید روی تیرآهن‌ها یا تیرچه‌ها بطور عرضی الوارهائی حداقل به ضخامت 5 سانتی‌متر و به عرض 25 سانتی‌متر به تعداد کافی گذارده شود تا کارگران بتوانند در روی آنها مستقر شده و بکار خود ادامه دهند. ماده 38- هنگام تخریب طاق، باید طبقه زیر آن بطوری مسدود شود که هیچیک از کارگران نتوانند در آن رفت و آمد کنند. بخش پنجم – تخریب و برچیدن اسلکت فلزی ساختمان ماده 39- در صورت استفاده از جرثقیل برای پائین آوردن تیرآهن‌ها وقطعات فولادی، مقررات آئین‌نامه حفاظتی وسائل حمل و نقل و جابجا کردن مواد و اشیاء در کارگاهها باید رعایت گردد. ماده 40- پس از تخریب و برداشتن طاق اگر نصب جرثقیل ساختمانی روی تیرآهن ضروری باشد باید قبلاً بوسیله الوار تمام اطراف محل نصب جرثقیل بجز قسمتی که برای حمل وسائل و مواد لازم باشد، پوشانده شده و بطرز محکم و مطمئن استقرار یابد . ماده 41- هنگام استفاده از جرثقیل‌ها و وسائل مشابه باید یک سلسله علامات مشخص بکار رود و تمام افرادیکه با این گونه وسائل کار میکنند قبلاً آموزش لازم را برای آشنائی و بکار بردن علامات مذکور دیده باشند. ماده 42- هنگام پائین‌آوردن تیرآهن‌های بریده شده بوسیله جرثقیل، برای حفظ تعادل و جلوگیری از لنگر بار باید از طناب هدایت‌کننده نیز استفاده شود. ماده 43- از سوار شدن روی بار و آویزان شدن کارگران به کابل دستگاههای بالابر باید جلوگیری بعمل آید. ماده 44- هنگام استفاده از جرثقیل برای حمل کپسول‌های اکسیژن و استیلن باید از محفظه‌هائی استفاده شود که این کپسولها بطور مطمئن در آن مستقر شده باشد. ماده 45- قبل از بریدن تیرآهن باید احتیاط‌های لازم بمنظور جلوگیری از نوسانات آزاد تیرآهن بعد از برش بعمل آید تا صدمه‌ای باشخاص و یا وسائل یا استخوان‌بندی ساختمان مورد تخریب وارد نیاید. ماده 46- پائین آوردن تیرآهن‌های بریده شده باید بطور آهسته انجام شود و انداختن آنها از بالا مطلقاً ممنوع است. ماده 47- هنگامیکه تخریب ساختمان فلزی بدون استفاده از جرثقیل انجام میگیرد، باید قبل از برداشتن تیرآهنها و ستونهای هر طبقه بلافاصله زیر آن با الوار پوشانیده شود. بخش ششم – تخریب دودکش‌های بلند، برجها و سازه‌های مشابه ماده 48- دودکشهای بلند، برج‌ها و سازه‌های مشابه نباید از طریق انفجار یا واژگونی تخریب شوند، مگرآنکه قبلاً محدوده حفاظت‌شده و مطمئنی با وسعت کافی در اطراف آن در نظر گرفته شده باشد. در صورتیکه قرار باشد سازه‌های فوق‌الذکر بطریق دستی تخریب گردد، باید از داربست استفاده شود. ماده 49- بتناسب تخریب سازه‌های مذکور از بالا به پائین سکوی داربست نیز باید بتدریج پائین آورده شود، بترتیبی که همواره محل استقرار کارگران مربوطه پائین‌تر از نقطه بالائی سازه بوده و این اختلاف ارتفاع کمتر از 50 سانتی‌متر و بیشتر از 150 سانتی‌متر نباشد. ماده 50- از ایستادن و استقرار کارگران در بالای سازه‌های مذکور باید جلوگیری بعمل آید. ماده 51- مصالح حاصله از تخریب سازه‌های مورد بحث باید از داخل به پائین ریخته شده و برای جلوگیری از تجمع مصالح باید قبلاً دریچه‌ای در پائین‌ترین قسمت سازه جهت تخلیه آن ایجاد شود. ماده 52- تخلیه مصالح حاصله از تخریب مذکور در ماده فوق، فقط باید پس از توقف کار تخریب انجام شود. ماده 53- در صورت استفاده از بالابر، تکیه‌گاه آن باید مستقل از داربست باشد.

فصل دوم : گودبرداری و حفاری بخش اول

عملیات مقدماتی گودبرداری و حفاری ماده 54- قبل از اینکه عملیات گودبرداری و حفاری شروع شود، اقدامات زیر باید انجام شود: الف – زمین مورد نظر از لحاظ استحکام دقیقاً مورد بررسی قرار گیرد. ب – موقعیت تأسیسات زیرزمینی از قبیل کانالهای فاضلاب، لوله‌کشی آب ، گاز، کابلهای برق، تلفن و غیره که ممکن است در حین انجام عملیات گودبرداری موجب بروز خطر و حادثه گردند و یا خود دچار خسارت شوند، باید مورد شناسائی قرار گرفته و در صورت لزوم نسبت به تغییر مسیر دائم یا موقت و یا قطع جریان آنها اقدام گردد. ج – در صورتیکه تغییر مسیر یا قطع جریان تأسیسات مندرج در بند ب امکان پذیر نباشد باید بطرق مقتضی از قبیل نگهداشتن بطور معلق و یا محصور کردن و غیره، نسبت به حفاظت آنها اقدام شود. د – موانعی از قبیل درخت، تخته‌سنگ و غیره از زمین مورد نظر خارج گردند. ه – در صورتیکه عملیات گودبرداری و حفاری احتمال خطری برای پایداری دیوارها و ساختمانهای مجاور دربرداشته باشد، باید از طریق نصب شمع، سپر و مهارهای مناسب ایمنی و پایداری آنها تأمین گردد. بخش دو – اصول کلی گودبرداری و حفاری ماده 55- اگر در مجاورت محل گودبرداری و حفاری کارگرانی مشغول بکار دیگری باشند، باید اقدامات احتیاطی برای ایمنی آنان بعمل آید. ماده 56- دیواره‌های هر گودبرداری که عمق آن بیش از یک متر بوده و احتمال خطر ریزش وجود داشته باشد، باید بوسیله نصب شمع، سپر و مهارهای محکم و مناسب حفاظت گردد، مگر آنکه دیواره‌ها دارای شیب مناسب (کمتر از زاویه پایدار شیب خاکریزی) باشد. ماده 57- در مواردی که عملیات گودبرداری و حفاری در مجاورت خطوط راه آهن ، بزرگراه‌ها و یا مراکز و تأسیساتی که تولید ارتعاش مینماید، انجام شود باید تدابیر احتیاطی از قبیل نصب شمع، سپر و مهارهای مناسب برای جلوگیری از خطر ریزش اتخاذ گردد. ماده 58- مصالح حاصل از گودبرداری و حفاری نباید بفاصله کمتر از نیم متر از لبه گود ریخته شود. همچنین این مصالح نباید در پیاده‌روها و معابر عمومی بنحوی انباشته شود که مانع عبور و مرور گردد. ماده 59- دیواره‌های محل گودبرداری و حفاری در موارد ذیل باید دقیقاً مورد بررسی و بازدید قرار گرفته و در نقاطی که خطر ریزش یا لغزش بوجود آمده است، وسائل ایمنی نصب یا تقویت گردد. الف – بعد از یک وقفه 24 ساعته یابیشتر در کار. ب – بعد از هرگونه عملیات انفجاری. ج – بعد از ریزش‌های ناگهانی. د – بعد از صدمات اساسی به مهارها. ‌ه - بعد از یخبندان‌های شدید. و – بعد از بارانهای شدید. ماده 60 – در محلهائی که احتمال سقوط اشیاء به محل گودبرداری و حفاری وجود دارد، باید موانع حفاظتی برای جلوگیری از واردشدن آسیب به کارگران پیش بینی گردد. همچنین برای پیشگیری از سقوط کارگران و افراد عابر بداخل محل گودبرداری و حفاری نیز باید اقدامات احتیاطی از قبیل محصورکردن محوطه گودبرداری، نصب نرده‌ها موانع، علائم هشداردهنده و یا ایجاد گذرگاههای موقت، مطمئن و ایمن انجام شود. ماده 61- شبها در کلیه معابر و پیاده‌روهای اطراف محوطه گودبرداری و حفاری باید روشنائی کافی تأمین شود و همچنین علائم هشداردهنده شبانه از قبیل چراغهای احتیاط ، تابلوهای شبرنگ و غیره در اطراف منطقه محصور شده نصب گردد. ماده 62- قبل از قراردادن ماشین آلات و وسائل مکانیکی از قبیل جرثقیل، بیل مکانیکی، کامیون و غیره و یا انباشتن خاکهای حاصل از گودبرداری و حفاری و مصالح ساختمانی در نزدیکی لبه‌های گود، باید شمع، سپر و مهارهای لازم جهت افزایش مقاومت در مقابل بارهای اضافی در دیواره گود نصب گردد. ماده 63- درصورتیکه از وسائل بالابر برای حمل خاک و مواد حاصل از گودبرداری و حفاری استفاده شود، باید پایه‌های این وسیله بطور محکم و مطمئن نصب گردیده و خاک و مواد مذکور نیز باید با محفظه ایمن و مطمئن بالاآورده شود. ماده 64- هرگاه دیواری جهت حفاظت یکی از دیواره‌های گودبرداری مورد استفاده قرار گیرد باید بوسیله مهارهای لازم پایداری آن تأمین شود. ماده 65- در صورتیکه از موتورهای احتراق داخلی در داخل گود استفاده شود، باید با اتخاذ تدابیر فنی، گازهای حاصله از کار موتور بطور مؤثر از منطقه کار کارگران تخلیه و خارج گردد. ماده 66- چنایچه وضعیت گود یا شیار بنحوی است که روشنائی کافی با نور طبیعی تأمین نمیشود باید جهت جلوگیری از حوادث ناشی از فقدان روشنائی از منابع نور مصنوعی استفاده شود. ماده 67- درصورتیکه احتمال نشت و تجمع گازهای سمی و خطرناک در داخل گود وجود داشته‌باشد باید با اتخاذ تدابیر فنی و نصب وسائل تهویه، هوای منطقه تنفسی کارگران بطور مؤثر تهویه گردد. ماده 68- در مواردیکه حفاری در زیر پیاده‌روهای ضروری باشد، باید جهت پیشگیری از خطر ریزش اقدامات احتیاطی از قبیل نصب مهارهای مناسب با استقامت کافی انجام و با نصب موانع، نرده‌ها و علائم هشداردهنده ، منطقه خطر بطور کلی محصور و از عبور و مرور افراد جلوگیری بعمل آید. ماده 69- در گودها و شیارهائی که عمق آنها از یک متر بیشتر باشد، نباید کارگر را به تنهائی بکار گمارد. ماده 70- در حفاری با بیل و کلنگ باید کارگران بفاصله کافی از یکدیگر بکار گمارده شوند. ماده 71- در شیارهای عمیق و طولانی که عمق آنها بیش از یک متر باشد، باید بازاء حداکثر هر سی متر طول، یک نردبان کارگذارده شود. لبه بالائی نردبان باید تا نود سانتی‌متر بالاتر از لبه شیار ادامه داشته باشد. بخش سوم – راههای ورود و خروج به محل گودبرداری و حفاری ماده 72- برای رفت و آمد کارگران به محل گودبرداری باید راههای ورودی و خروجی مناسب و ایمن در نظر گرفته شود. در محل گودهائی که عمق آن بیش از 6 متر باشد، باید برای هر شش متر یک سکو یا پاگرد برای نردبانها، پله‌ها و راههای شیب‌دار پیش‌بینی گردد این سکوها یا پاگردها و همچنین راههای شیب‌دار و پلیکانها باید بوسیله نرده های مناسب محافظت شود. ماده 73- عرض معابر و راههای شیب دار ویژه وسائل نقلیه نباید کمتر از چهار متر باشد و در طرفین آن باید موانع محکم و مناسبی نصب گردد. در صورتیکه این حفاظ از چوب ساخته شود. قطر آن نباید از بیست سانتی‌متر کمتر باشد. ماده 74- در محل گودبرداری باید یک نفر نگهبان مسئول نظارت برورود و خروج کامیونها و ماشین‌آلات سنگین باشد و نیز برای آگاهی کارگران و سایر افراد، علائم هشداردهنده و معبر ورود و خروج کامیونها و ماشین‌آلات مذکور نصب گردد. ماده 75- راه‌های شیب‌دار و معابری که در زمین های سخت ( بدون استفاده از تخته های چوبی ) ساخته میشود، باید بدون پستی و بلندی و ناهمواری باشد.


وب هاستینگ    انجمن لینوکس ایران     انجمن هاست ایران     انجمن سرورهای مجازی